یادداشت: هیچیک از ۷ مورد زیر به معنای نفی ویژهگیهای جوامع غربی نیست. بسیاریها با وصف همه مشکلات، زندگی در اروپا و امریکا را به زندگی در جوامع آسیایی ترجیح میدهند.
پس از سقوط دوباره افغانستان به دست طالبان، دهها هزار نفر این کشور را ترک و به کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده امریکا، آلمان و کانادا پناه بردند. در این یادداشت میخواهم شما را با واقعیتهایی آشنا بسازم که تا اکنون کمتر در مورد آنان شنیدهاید و یا به روایتی بهتر، تا اکنون قبل از سفرتان به این جوامع با شما در میان گذاشته نشده است.
لطفا کانال یوتیوب چهارسو را سبسکرایب کنید تا به جالبترین ویدئوهای آموزشی دسترسی داشته باشید.
در واقع در پهلوی جنبههای مثبت زندگی در این کشورها، مانند نبود خطر جنگ، زندگی و آینده بهتر برای فرزندان، مشکلات اقتصادی کمتر، بیمه، مزایای اجتماعی و آزادیهای مدنی که کلیت جوامع غربی به ویژه جوامع اروپایی را تشکیل میدهد، مشکلاتی را نیز به صورت خاص برای طیف جدیدی که از افغانستان وارد این کشورها میشوند به بار آورده است.
-
سطح توقع
سطح توقع کسانی که اخیرأ افغانستان را ترک کرده و به سمت جوامع غربی پناهنده میشوند با سطح توقع مهاجران سالهای ۲۰۱۳، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ متفاوت است. پناهندهگان قبلی عمدتا مهاجرینی بودند که از کشورهای همسایه افغانستان به سمت اروپا سرازیر شدند. آنان به دلیل عدم حضور قبلی در متن نهادهای دولتی، موسسات و شرکتهای تجارتی – زندگی چندان پر شوری در کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان نداشتند و نیز با دشواری های مهاجرت آشنایی قبلی داشتند. آنها طبقه زحمتکش و عمدتا کارگری بودند که اکنون بخشی از بازار کار در آلمان را در قبضه دارند. اما طیف جدیدی که وارد کشورهای غربی میشوند، کارمندان ارشد دولتی، فعالان مدنی، خبرنگاران و عمدتا کسانی هستند که برخی از آنان زندگی متوسط و برخی نیز زندگی پر زرق و برقی در افغانستان داشتند. آنها علاوه بر داشتن حقوق و مزایای مناسب، برخی از امکانات زندگی مانند وسایط نقلیه پیشرفته، مسکن، سفرهای ارزانقیمت به کشورهای همسایه و از همه مهمتر ارتباطات بسیار خوبی در سطح جامعه داشتند. این طیف پس از سفر به کشورهای غربی، تقریبآ همه این داشتههای خود را از دست دادهاند.
-
همه مهاجر هستند، بدون هیچ تفاوتی
در جوامع غربی، همه کسانی که کشور خود را ترک میکنند؛ پناهنده هستند. هیچ فرقی ندارد که او قبلا در چه موقعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قرار داشته و یا سطح شهرت، سواد و یا دارائی او از دیگران بیشتر بوده یا کمتر … این مورد در دفعات متعددی برای کسانی که به ویژه به تازگی افغانستان را ترک کردهاند، قابل قبول نبوده است. برخی به همین دلیل، دوباره به ایران و یا افغانستان برگشتهاند.
-
تصویر نادرست از جوامع غربی و توقع بالای پناهندگان
پناهندگانی که از سالهای قبل در اروپا و امریکا زندگی میکنند معمولا باغهای سبز و سرخ زیادی را برای کسانی که قصد پناهندگی به این کشورها دارند را نمایش میدهند یا توصیف میکنند. اینمورد، دلایل روانی دارد. «تلاش برای فرار از تنهایی»؛ «کمنیاوردن نزد خانوادهها» و «نگران نشدن خانوادهها در افغانستان» علتهای اصلی است.
بسیاری از کسانی که پس از سقوط طالبان وارد اروپا و امریکا میشوند، پیش از ورود به این سرزمینها تصویر متفاوتی از جوامع غربی و دسترسی به امکانات در این کشورها دارند. مشکل اساسی این است که بسیاری از خانوادهها و حتا دوستان نزدیک – واقعیت جوامع غربی را با کسانی که قصد سفر به این سرزمینها دارند را در میان نمیگذارند. کسانی که در خارج از جوامع غربی هستند، مجموعهای از رفاه، آسایش، دسترسی به امکانات و رسیدن به رویاهای خود را در اروپا و یا امریکا جستوجو میکنند. اما دستکم در ۳ تا ۵ سال اول ورود با دشواریهایی روبرو میشوند که قبلا تصور آن را نداشتند.
-
نبود مسکن
نبود مسکن، بزرگترین چالشی است که بسیاری از پناهندگان حتا تصور آن را هم قبلا نکردهاند. برای اکثریت مطلق این پناهندگان ممکن است تا سالها، خانهای برای زندگی پیدا نشود. آنان که در خانههای بزرگ، مفشن و نوساخت افغانستان بزرگ شده و خو گرفته بودند به یکباره متعجب میشوند. «واقعیت این است که مردم فقیری که در خانههای ساده و در فقر در افغانستان زندگی میکنند، توانایی رسیدن به کشورهای غربی را ندارند.» یکی از بزرگترین مشکلاتی که منجر به ایجاد مشکلات روحی و روانی در میان پناهندگان شده، نبود مسکن است. وقتی که مسکن نباشد، مهاجران مجبور هستند در کمپها و حتا در مواردی در کانسکها و یا سالنهای ورزشی نه برای ماهها که گاها تا چند سال سپری کنند. نبود مسکن باعث شده تا شماری از این مهاجران دوباره به کشورهای خود برگردند. کمبود یا نبود مسکن پس از جنگ اکراین از مشکل به مرحله بحران رسیده است.
-
تصویر نادرست و آزاردهنده افراد بومی از پناهندگان
معمولا در همه کشورهای اروپایی و امریکا، تصویر عمومی شهروندان بومی این است که مهاجران افغان، سوری و سایر کشورها از محیطی آمدهاند که دسترسی به کمترین امکانات را هم نداشتهاند. در مواردی، برخی از شهروندان بومی تصور میکنند که بسیاری از پناهندگان تا اکنون، خیابانهای آسفالت، ساختمانهای بلند منزل، موتر و وسایط نقلیه را از نزدیک ندیدهاند و دسترسیشان به پزشک، رسانه، تحصیلات و سایر نیازهای اولیه بینهایت محدود بوده است. هر چند این مورد عمومیت ندارد اما این موضوع، متأسفانه واقعیت بخشی از جامعه میزبان است. به همین دلیل، گاهی برخی از افراد میزبان، آنچه به دسترس پناهندگان قرار داده شده است را کافی میدانند.
۶. تفاوتهای فرهنگی
بسیاری از خانوادهها پس از مدتی که وارد جوامع غربی میشوند به دلیل تفاوتهای فرهنگی به مشکلات روحی و روانی متعددی روبرو میشوند. برو- بیاهای رایج در افغانستان، شبنشینیها، عیدگردیها، مراسمهای عروسی و ختم های قرآن – دیگر از هیچ کدام این موارد خبری نیست. مهاجران در ماهها و سالهای اول و یا بهتر بگویم تا زمانی که با فرهنگ رایج در این جوامع خو میگیرند، این مشکل برایشان به شدت آزار دهنده است.
در ضمن، کنار گذشتن برخی از عادات اجتماعی مانند رعایت سکوت در اماکن عمومی، فرهنگ آپارتماننشینی به شیوه غربی، برخورد غربی با فرزندان و سایر موارد دیگر … نیز تا مدتی برای برخی پناهندگان جدید، مشکل است.
-
سایر مشکلات
سایر مشکلات نیز هرکدام به پیمانهای، گریبانگیر جامعه مهاجر افغانستان میشود. مثلا ناآشنایی با زبان و توقع بالا از بازار کار.
مهاجرانی که تازه وارد جوامع غربی شدهاند همچنان علاقهمند کار در نهادهای اداری هستند. مشکل جوامع غربی در حال حاضر نبود نیروی کار متخصص و نیز نبود کارگر است. تقریبا همه شهروندان غربی دوست دارند در اداره های دولتی و موسسات و شرکتهای بزرگ تجارتی کار اداری کنند. به همین دلیل، جامعه پناهنده فرصت کمتری برای کار به عنوان افراد اداری دارند. البته تعریف پناهندگان افغان از مشاغل با تعرفی که جامعه غربی دارد در تضاد است. در اروپا، امریکا و کانادا به گونه مثال، رانندگی یک شغل پر در آمد. اما برخی از پناهندگان در این جوامع، این کار را نمیپسندند.
در هر صورت آنچه یادآوری شد جنبههای منفی زندگی در جوامع غربی است. ممکن برای برخی لز پناهندگان، این موارد هیچ اهمیتی نداشته باشد. یا از دیدگاه هر فرد، امکانات و محدودیتها متفاوت باشد.
Mohsen Akbarpour
2022-09-18درود، واقعیتها را نوشتید.
سیدزاهد دانیال
2022-09-18عالی نوشتید عزیز، در قضیه مهاجران ۲۰۱۳ – ۲۰۱۵ تا کسانیکه در یکسال اخیر مجبورا ترک کشور نموده اند تقاوت چشمگیری نمایان است.
به همه معلوم است که آنها در بیشتر موارد بخاطر مشکلات اقتصادی و بازار کار کشور، راه مهاجرت را در پیش گرفتند مگر این طیف جدید مجبور شدند زندگی های پر زرق و برق و امکانات بالای خود را ترک و در اینجا پناهنده شوند.
البته بنظر من تفاوتی بین غرب و اروپا نیز باید باشد، چون کشورهای غربی مثل امریکا و کانادا شرایط کاری و سکونتی مناسبتری نسبت به المان دارند.
آلمان ها نیز مقصر قضیه نیستند چون در حال حاضر بستر های مناسب را برای
اوکراینی ها پهن نموده اند.
اگر مهاجرین اوکراینی نبودند شاید این حالت وجود نمیداشت.
Ehsan Amiri
2022-09-18سپاس فراوان بابت این همه زحمات که متقبل می شوید و حقایق را یکایک رک و راست بیان میکنید،
با مهر امیری
Mohammad Jawed
2022-09-18تشکر ازین که واقعیت ها را با نا شریک ساختین ممنون تان
شهرام
2022-09-18پیمان صاحب عمیقا سپاسگزار هستم.
دلارام
2022-09-18پاییز زیبا
Mohammad Jawed
2022-09-18تشکر از معلومات تان ❤
Abdul Raziq
2022-09-18سلام
برای فعلا کدام کشورها برای افراد آسیب پذیر و خیرنگاران ویزای بشر دوستانه صادر میکنند؟