نویسنده: احمد وحید پیمان
در حال حاضر در حال نوشتن این متن در قطار از هامبورگ به هانوفر هستم. این بدان معناست که داستانهای افغانستان همهجا ما را همراهی میکنند. در هر صورت، هر کجا و هر زمان که هستیم.
لطفا کانال یوتیوب چهارسو را سبسکرایب کنید تا به جالبترین ویدئوهای آموزشی دسترسی داشته باشید.
داستانهای افغانستان; مجموعهای از داستانهای مستندی هستند که در افغانستان ک در دوران خبرنگاری در این کشور به آنها پرداخته بودم. افغانستان سرزمین روایتهاست. داستانهایی که گاهی در هیچ کجای دنیا پیدا نمیشوند. روایتهایی که گاهی برای یک شهروند غربی بیشتر شبیه افسانه است تا واقعیت.
داستان شماره یک:
مرگ در شب عروسی همسایه
اوایل ماه اگست ۲۰۱۹ بود. من از هرات به کابل سفر کرده بودم. از آنجایی که وسیله نقلیه نداشتم، دوستم «حامد کریمی» تصمیم گرفت مرا به محل اقامتم برساند. پشت فرمان موتر حامد یک جوان خوشتیپ و خوشقیافه نشسته بود که حامد او را “نجیبالله” خطاب میکرد. نجیبالله اصالتاً از ولایت پکتیکا از جنوب افغانستان بود. او ۸ سال پیش ازدواج کرده بود و در این ۸ سال اما هیچ فرزندی نداشت. در آن اواخر پس از درمانهای متعدد، پزشکان وعده داده بودند که همسر نجیب به زودی باردار خواهد شد.
نجیب آن شب و روزها بیشتر از همیشه شاد بود. با باردار شدن همسرش قرار بود زندگی او تغییر کند.
نجیب شامگاه جمعه ۲۷ اگست ۲۰۱۹ توسط همسایهاش به مراسم عروسی در یکی از مجللترین تالارهای عروسی کابل دعوت شد. او در مراسم عروسی شرکت کرد و نظارهگر شادی خانوادههای عروس و داماد بود که ناگهان صدای مهیبی نه تنها تالار عروسی بلکه بخشی از کابل را به لرزه درآورد. در سالون، جنازهها در هر گوشه پراکنده شدند، در هر گوشه سالن مجروحان زیادی دیده میشد.
نجیب میزی را برای شرکت در این مراسم انتخاب کرده بود که نزدیک محل اصلی برگزاری مراسم بود، اما او هرگز نمیدانست که چه اتفاقی خواهد افتاد. بمب گذاری انتحاری درست در جایی اتفاق افتاد که نجیب نشسته بود.
این حمله ساعت ۲۲ و ۴۰ دقیقه شب رخ داد و ۸۰ نفر کشته و دست کم ۱۶۰ نفر زخمی شدند. ساعتی بعد مشخص شد که نجیب یکی از ۸۰ نفری است که در آن رویداد کشته شده است. اما مرگ نجیب به اتفاق وحشتناک دیگری نیز منجر شد.
قبل از توضیح اتفاق بعدی بهتر است درباره حمله در تالار عروسی توضیح دهم: «در واقع یک بمبگذار انتحاری با ورود به بخش مردانه مراسم عروسی در تالار کابل – دبی، مواد منفجره خود را در نزدیکی محل اصلی برگزاری مراسم عروسی منفجر کرد. این حمله توسط داعش برای نابودی مهمانان عمدتا شیعه در این مراسم عروسی طراحی شده بود. اما بسیاری از غیر شیعیان مانند نجیبالله قربانی این رویداد شدند.
ساعتی بعد، خبر مرگ نجیب به همسرش رسید. همسری که قرار بود با اقدامات پزشکی به زودی حامله شود و وارث شوهرش را به دنیا آورد. اما همسر نجیب ظاهراً طاقت دوری شوهرش را نداشت و با شنیدن خبر فوت شوهرش ۷ ساعت پس از این واقعه جان خود را از دست داد زیرا تحمل درد و اندوه ناشی از مرگ شوهرش را نداشت.
نه تنها من، بلکه همه مردم افغانستان در آن شب و آن روزها در بُهت شدیدی بودیم. هیچ کس انتظار نداشت که در مراسم عروسی یک بمب گذاری انتحاری رخ دهد. روز بعد یکی از بدترین روزهای زندگی من بود. غم و اندوه رویداد سالون عروسی (کابل دبی) یکی از بدترین اتفاقاتی بود که هرگز نمی توانم آن را فراموش کنم. همیشه به این فکر میکنم داماد و عروس این تلخی را تا آخر عمر با خود حمل خواهند کرد.