روایتی که جگر آدم را می‌سوزاند

روایتی که جگر آدم را می‌سوزاند. حدود یک‌ماه پیش از دفتر دوست خوبم عبدالله جان فیض در کابل باید خانه می‌رفتم، موتر نداشتم. دوست عزیز دیگرم “حامد کریمی” تصمیم گرفت من را به خانه برساند. جوان خوش‌قد و قامتی پشت فرمان موترش نشسته بود، حامد او را “نجیب‌الله” صدا می‌زد. نجیب‌الله اصالتا اهل پکتیکا بود. او ۸ سال پیش ازدواج کرده بود و در این ۸ سال هیچ‌گاه صاحب فرزندی نشد. ۵ ماه پیش و پس از تداوی‌های فراوان، پزشکان نوید دادند که نجیب‌الله و همسرش ممکن است صاحب فرزند می‌شوند. شب گذشته او به عروسی دوست و همسایه‌اش میرویس …

خاطرات یک متولد دهه ۶۰ ؛ مقدمه و قسمت نخست

“خاطرات یک‌ متولد دهه ۶۰”، مجموعه روایت‌های زنده‌گی یک جوان ۳۵ ساله افغان است که در اوج جنگ‌های نیروهای نظامی وابسته به شوروی سابق با مجاهدین به دنیا آمده، پدرش مجاهد بوده و خودش در کودکی با مادر، برادر و خواهرانش مهاجر شده، تلخی‌ها و شیرینی‌های زیادی از زنده‌گی در هجرت دارد، در دهه ۷۰ مدتی به افغانستان برگشته، در زمان حکم‌روایی محمد اسماعیل خان، جنرال دوستم و طالبان و در سنین نوجوانی قتل آدم‌ها را نزدیک دیده، با صحنه‌هایی رو‌به‌رو شده که نمونه‌اش را نوجوانی از دیگر کشورها حتا در خیال‌پردازی‌هایش نمی‌تواند تجربه کند. این یادداشت‌ها، حاوی مجموعه خاطراتی …

با فریب‌ و کلاه‌برداری وایبری آشنا شوید

همیشه یک سوال جدی مرا آزار می‌داد، این‌که چرا از تماس‌های مکرر وایبری و تلفنی‌ای که معمولاً برای برخی از شهروندان «جهت کلاه‌برداری» می‌آید، من بی‌نصیب می‌مانم. حقیقتاً هدفم آشنایی با نوع کلاه‌برداری آنان بود و این‌که اگر روزی مقدور باشد، دست‌کم یکی از انواع کلاه‌برداری‌های پرکاربرد را به هموطنان خود توضیح دهم تا شاید با این توضیحات، جلو آسیب‌های وحشت‌ناک اقتصادی و روحی که به هموطنانم می‌رسد را بگیرم. در نهایت تقریباً ده روز پیش، یکی از این تماس‌ها را دریافت کردم و ساعت‌ها با کلاه‌برداران به گفت‌وگو نشستم. با کلاه‌برداران با شیوه خاصی صحبت می‌کردم و اگر چت …

کلاه‌برداری «خانمان‌سوز» وایبری از ایران به افغانستان

همیشه یک سوال جدی مرا آزار می‌داد، این‌که چرا از تماس‌های مکرر وایبری و تلفنی‌ای که معمولاً برای برخی از شهروندان «جهت کلاه‌برداری» می‌آید، من بی‌نصیب می‌مانم. حقیقتاً هدفم آشنایی با نوع کلاه‌برداری آنان بود و این‌که اگر روزی مقدور باشد، دست‌کم یکی از انواع کلاه‌برداری‌های پرکاربرد را به هموطنان خود توضیح دهم تا شاید با این توضیحات، جلو آسیب‌های وحشت‌ناک اقتصادی و روحی که به هموطنانم می‌رسد را بگیرم. در نهایت تقریباً ده روز پیش، یکی از این تماس‌ها را دریافت کردم و ساعت‌ها با کلاه‌برداران به گفت‌وگو نشستم. با کلاه‌برداران با شیوه خاصی صحبت می‌کردم و اگر چت …

ناله‌های سمن‌بو، در عالم بی‌سوادی

به‌تازه‌گی دیوان شاعری که نزدیک به دو دهه می‌شود از او و آثارش اثر چندانی نیست، به کوشش بانو پریسا رحیمی در هرات بازچاپ شده است. بانو سمن‌بوی بادغیسی به‌ویژه در غرب افغانستان از دهه‌ی ۵۰ تا اواخر دهه‌ی ۷۰ شاعر نسبتاً شناخته شده‌ای بود که سرایش شعر در عالم بی‌سوادی او را از شاعران دور و برش، متمایز می‌کرد. اشعار سمن‌بوی به هیچ‌وجه پخته‌گی لازم را ندارد، اما آنچه او و اشعارش را در همه‌ی این‌سال‌ها برجسته می‌ساخت، زنده‌گی مملو از رنج‌های بی‌شمار، مهاجرت‌ها و ناآشنایی‌ با خط و قلم بود. سمن‌بوی در محیطی زنده‌گی می‌کرد که بی‌تردید جمعیت …

گفت‌وگو با معتصم آغا جان: مذاکرات صلح این‌بار باید با نظارت سازمان ملل آغاز شود

گفت‌وگوکننده: وحید پیمان معتصم آغا جان در زمان طالبان وزیر مالیه بود. آغا جان می‌گوید، بسیاری از طالبانی که مانع رفتن زنان و دختران به مکاتب می‌شدند، دیگر زنده نیستند و نسل تازه‌ای از طالبان ظهور کرده است که از موجودیت تلویزیون تا بر سر کار رفتن زنان مشکلی ندارند. آغا جان می‌گوید که خشونت بر زنان از حکومت مجاهدین به طالبان به ارث رسیده بود، زیرا آن‌ها مانع رفتن دختران به مکاتب شده بودند. او تاکید دارد که روند گفت‌وگوهای صلح دوباره آغاز می‌شود اما به نتیجه رسیدن آن بسته‌‎گی دارد به مذاکرات بین‌الافغانی. معتصم آغا جان می‌گوید که …

معتصم آغا جان موسیقی محلی نشنید

در نخستین روز از گفت‌گوهای امنیتی هرات پای صحبت معتصم آغا جان نشستیم. معتصم آغا جان عضو پیشین رهبری طالبان است. او در سخنرانی‌اش گفت که “یک طالب معتدل است.” و “بهترین نظام، جمهوری امارت اسلامی است.” شام نخسین روز برنامه گفت‌وگوهای امنیتی هرات بود که والی هرات از میهمانان در هوتل ارگ میزبانی می‌کرد. ساعت ۸ شب شده بود و من نیز با اندکی تاخیر به سمت هوتل ارگ رفتم، مراسم در منزل سوم هوتل بود. وقتی که از زینه‌ها می‌خواستم بالا بروم، با معتصم آغا جان برخوردم که به سمت محل مراسم می‌رفت. حالا، حدود دو منزل بالا …

دو کتاب برای دانلود

در این هفته و  در پی گشت‌زنی در انترنت با دو کتاب خوب و خواندنی روبرو شدم، کتاب نخست با نام «قصه‌ها و روایت‌های تاریخی سرزمین افغانستان» نوشته همایون هوتک است که در سال ۱۳۸۹ نشر شده و در سال ۱۳۹۲  به چاپ دوم رسیده است. قصه های شهرهای مختلف کشور، شکوه و جلال خودشان را دارند و بعضا بی‌نهایت دل انگیزاند. روایت‌هایی از کاکه‌ها، جوانمردی و سخاوت آنان چنگی به دل هر خواننده می‌زند. شرافت و غرور این مردان در زمان ما بیشتر به افسانه می ماند تا حقیقت. به گفته ناشر، ‌روایاتی را که شما درین مجموعه خواهید …

کارکن تنظیف در هرات، ۳۰۰ هزار افغانی را داخل پلاستیک پیدا کرد

دیروز در هرات اتفاق جالبی افتاده که درس بزرگی برای خیلی آدم‌هاست. پیش از آن اما بگذارید موضوع مشابهی را روایت کنم. حدود ۴ ماه پیش در هرات زمانی‌‌که از انترنت ضعیف ADSL خسته شده بودم، خواستم تا از انترنت ستلایت استفاده کنم و یک آنتن انتقال دیتا را به مبلغ ۵۰۰۰ افغانی خریدم. ساعتی بعد خبر فوت یکی از اقوام‌مان برایم، رسید. آنتن داخل کیسه‌ بود و من آن‌را بلافاصله داخل صحن خانه (حویلی) گذاشتم و سریع به خانه متوفا رفتم اما ساعت ۱۲ شب به خانه برگشتم. یک عضو خانواده، ساعت ۶ صبح، کیسه حاوی آنتن را با …

جایگاه شعر سیمین بهبهانی در آهنگ‌های احمدظاهر

زمانی‌که تصمیم به نوشتن این مقاله گرفتم، ابتدا با سعید حقیقی به تماس شدم. چون یادم آمده بود که سعید حقیقی، روزنامه‌نگار پیش‌کسوت کشور در سفری به تهران با سیمین بهبهانی دیدار کرده بود. از سعید حقیقی تنها چیزی که پرسیدم این بود:‌«با وصف همه محبتی که احمدظاهر به شعر سیمین داشت، آیا خانم بهبهانی نیز احمدظاهر را می‌شناخت؟» سعید حقیقی گفت:‌ «(بهبهانی) نام احمدظاهر را شنیده بود ولی نمی‌دانست که احمدظاهر با کدام شعرهایش آهنگ ساخته است. بهبهانی به من گفت چند شعری از من را که احمدظاهر خوانده است نام بگیر و من یکی دو شعر را نام …

تفاوت یک هراتی با یک هموطن دیگر

این یادداشت، یک نوشته نژادپرستانه نیست و هدف آن تحقیر و توهین به هیچ هم‌وطنی در هیچ‌جای افغانستان نخواهد بود. این مقاله صرف برای جوانان هراتی‌ای نگاشته شده که با همه داشته‌های‌شان تصور می‌کنند «چیزی نیستند و چیزی ندارند» و در واقع «اعتماد به نفس‌شان پایین است» و گمان می‌کنند که الی رسیدن به شرایط ایده‌آل، راه طولانی‌ای را پیش رو دارند. این یادداشت در واقع، نیم نگاهی است از آدرس شخصی یک فرد به  وضعیت نسلی از شهروندان بخشی از کشور که هنوز به «خود باوری» نرسیده‌اند. از زمانی‌که کابل آمدم، یکی از مباحثی که شدیدا توجه مرا به …

در “حرم‌سرای قذافی” چه خواندم؟

امروز مطالعه کتاب «حرم‌سرای قذافی» با نویسندگی «آنیک کوژان» و ترجمه روان و زیبای «بیژن اشتری» را به پایان رساندم. بخش کلانی از این کتاب، روایت‌ داستان واقعی زندگی «ثریا» دختر کلاس نهم مکتبی در شهر «سرت» لیبی از پنج سال بودن اجباری‌اش در کنار معمر قذافی است. ثریا دختری است که در سال ۲۰۰۶ میلادی، زمانی که معمر قذافی به مکتب‌شان می‌آید، مدیران مکتب او را برای هدیه دادن گُل به قائد اعظم (معمر قذافی) بر می‌گزینند. قذافی دست به سر این دختر می‌کشد. در واقع این نوازش نزد حواریون قذافی به معنای انتخاب این دختر برای برآورده ساختن …