در ماه سنبله سال جاری سران سه کشور ایران، هند و اوزبیکستان دور هم جمع شدند تا بر سر استفاده بهینه از بندر تجارتی چابهار با هم بحث کنند. اوزبیکستان هماکنون در حال رایزنی برای ایجاد روابط تجاری بهتر با هند است تا بتواند کالاهای مورد نیاز خود را با ارزانترین قیمت ممکن از طریق دریای عمان به این کشور برساند.
اوزبیکستان مانند افغانستان کشوری محصور در خشکی است. سادهترین راه رسیدن اوزبیکستان به بحر، استفاده از بندر چابهار است.
لطفا کانال یوتیوب چهارسو را سبسکرایب کنید تا به جالبترین ویدئوهای آموزشی دسترسی داشته باشید.
تصمیم دولت هند برای اختصاص بودجه چندین میلیون دالری در سال ۲۰۲۱ برای توسعه بندر چابهار نشان میدهد که این بندر از اهمیت بسیار زیادی برای این کشور برخوردار است و هند میخواهد از این بندر به عنوان یک گزینهی ارتباطی سودآور استفاده کند.
یکی از عوامل اشتیاق هند برای استفاده از چابهار، تمایل این کشور برای اتصال به اوراسیا است. اگر هند و اوزبیکستان در نهایت در مورد استفاده بهینه از چابهار به نتیجه برسند، افغانستان مسیر اصلی عبور کالا از هند – چابهار به مقصد اوزبیکستان خواهد بود.
من در سال ۱۳۹۵ با یک هیأت تجارتی افغانستان به بندر چابهار رفتم. در واقع سرمایهگذاران بزرگ افغانستان طی سفر به چابهار، تلاش داشتند تا وضعیت سرمایهگذاری در این بندر را بررسی کنند. نتیجه آن بازدید این بود که در حال حاضر تاجران افغانستان بیشترین بهره اقتصادی را در ترانزیت کالا میتوانند ببرند نه سرمایهگذاری در بندر چابهار.
من در آن سال متوجه تلاشهای بیوقفه هند برای سرمایهگذاری در چابهار شدم. بدون شک ترانزیت کالاهای هندی از دریای عمان به چابهار و ترانزیت آن تنها به افغانستان ارزش سرمایهگذاری چندین میلیارد دالری ندارد. از همان زمان مشخص بود که استراتیژی هندیها درازمدتتر و بزرگتر از بحث افغانستان است.
هند در سالهای اخیر به رقیبی جدی برای چین در عرصه تولید و صادرات کالا به کشورهای مختلف بدل شده است. هند تلاش میکند که افغانستان را به مسیر اصلی ترانزیت کالاهای خود به پنج کشور دیگر محاط به خشکه تبدیل کند.
بندر چابهار، نزدیکترین راه دسترسی پنج کشور محاط به خشکهی آسیای میانه (تاجیکستان، قزاقستان، اوزبیکستان، قیرغیزستان و ترکمنستان) به علاوه افغانستان به آبهای آزاد بحری است. افغانستان میتواند به اصلیترین مسیر ترانزیت کالا به این کشورها بدل شود، بهویژه اینکه هندیها تعهد کردند که یک خط آهن از زرنج مرکز ولایت نیمروز تا تورغندی، در مرز با ترکمنستان در ولایت هرات ایجاد کنند.
ازبکستان نیز پیش از این اتصال ریلی به افغانستان را به عنوان وسیلهای برای ارتباط با خطوط ریلی ایران قلمداد کرده است. همهی این موارد، نشان دهنده جدیت تاشکند برای استفاده از چابهار از مسیر افغانستان است.
علاوه بر اوزبیکستان، سایر کشورهای آسیای میانه مانند قزاقستان نیز علاقهمند بررسی چنین گزینههایی بودهاند.
چابهار این امکان را دارد که برخی از پویاییهای منطقه را به نفع هند تغییر دهد.
با وصف موقعیت ژئواستراتژیکی که آسیای مرکزی دارد، این منطقه همچنان حیاط خلوت روسیه محسوب میشود و مسکو به طور سنتی نقش غالب در روابط با آسیای میانه را حفظ کرده است. چین به طور پیوسته رد پای خود را تقویت کرده و هند روابط ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود را با منطقه را دنبال کرده است.
برای هند علاوه بر اینکه چابهار میتواند دروازهای برای ورود به آسیای میانه و اوراسیا باشد، یک اولویت دیگر نیز وجود دارد. اینکه هند میتواند از عبور کالاها به این کشورها از مسیر پاکستان جلوگیری کند.
هند از دیرباز دارای ارتباطات تاریخی با آسیای میانه بوده است، اما سپس روابط آن با منطقه به دلایلی دچار کاهش شد. مهمترین عامل آن تقسیم شبه قاره هند و ایجاد کشوری به نام پاکستان بود که مانع دسترسی هند به منطقه شد. از زمان روی کار آمدن ناریندرا مودی، هند تلاشهای تازهای برای برقراری ارتباط با منطقه انجام داده و آسیای میانه را بخشی از استراتیژی خود تعریف کرده است. این استراتیژی بدون اتصال فزیکی هند به کشورهای آسیای مرکزی غیر ممکن است و مانع عمدهای در ایجاد روابط تجاری و اقتصادی میان هند و منطقه بوده است.
مودی در سال ۲۰۱۵ اولین رهبر هند بود که به هر پنج جمهوری آسیای میانه – قزاقستان ، قرقیزستان ، تاجیکستان ، ترکمنستان و ازبکستان – سفر کرد. در میان جمهوریهای آسیای میانه، اوزبیکستان به عنوان یکی از بازیگران فعال در تعامل با هند ظاهر شده است. دو کشور در جنوری ۲۰۱۹ توافقنامهای را امضا کردند که بر اساس آن اوزبیکستان توافق کرد یورانیوم برای هند فراهم کند.
پروژههای ارتباطی منطقهای و زیرساختها نیز از مهمترین موارد در دستور کار اوزبیکستان بوده است.
برای هند، هر توافقنامهای که در حوزه چابهار صورت گیرد، یک حرکت ژئوپلیتیک است، زیرا یکی از اهداف مهم هند مقابله با نفوذ رو به رشد چین در منطقه است.
هند در مقایسه با چین دارای مشکلات ظرفیتی است، اما دهلی نو در حال برنامهریزی برای تهیه وجوه از پروژههای موجود جهت گسترش دسترسی و پیوندهای خود است تا جمهوریهای آسیای میانه جایگزینی برای BRI چین داشته باشند.
هر چند افغانستان نباید تنها به دریافت حق ترانزیت و واردات ارزانتر اجناس از این مسیر اکتفا کند، اما به هر صورت ترانزیت کالا از مسیر افغانستان به اوزبیکستان و سایر کشورهای آسیای میانه یک فرصت استثنایی برای افغانستان است.
ممکن است اوزبیکستان و هند در سال ۲۰۲۱ در مورد استفاده از چابهار با هم توافق کنند. بحث تامین امنیت کالاهای ترانزیتی برای همهی کشورهای آسیای میانه اهمیت دارد. آنها نمیخواهند که تاجران و بازرگانانشان از ناامنیهای موجود در افغانستان آسیب ببیند. دولت افغانستان باید از هماکنون راهکارهای مناسبی را برای عبور از این چالشها روی دست بگیرد. هزینه برای مال ترانزیتی باید تنها از سوی نهاد دولت اخذ شود. گمرکها و ایستهای غیر قانونی میتواند منجر به افزایش هزینه برای بازرگانان کشورهای آسیای میانه شود و آنها را از استفاده از مسیر چابهار باز دارد.
واقعیت این است که روند توافق میان هند و ۵ کشور آسیای مرکزی کند است، مطمینا یکی از دلایل عمده، نبود امنیت در داخل افغانستان است.
استفاده اعظمی از علاقهمندی هند به کشورهای آسیای میانه، وابسته به توان دولت افغانستان در راستای بهبود امنیت، وضعیت اقتصادی و افزایش توان صادراتیاش است.