قصه ها و روایت های افغانستان ـ شاه دو شمشیره

قرنها پیش وقتی فاتحان عرب به کابل حمله نمودند، پیروان سایر ادیان که در کابل ساکن بودند برای دفاع از عبادت‌خانه های شان سرسختانه جنگیدند. در روایات تاریخی آمده است که یکی از سرداران سپاه عرب در حالیکه در هر دو دست خود دو دانه شمشیر بزرگ داشت خیلی دلیرانه می رزمید و شمشیر می زد. درین جنگ هنگامیکه فاتح عرب علیه مدافعین شهر می رزمید سر او در یک قسمت از شهر که اکنون بنام شاه شهید یاد می شود از تنش به‌وسیلۀ شمشیر یکی از مدافعین شهر قطع گردید.
روایت است که حتی زمانی که سر این مبارز قطع گردیده بود او همانطور می رزمید و با دودست شمشیر می زد و در کنار دریای کابل خیلی از دشمنانش را از پا در آورد. تا اینکه به منطقۀ که اکنون بنام شاه دو شمشیره مسمی است رسید و به زمین افتاده جان را به حق تسلیم نمود. مطابق به روایت فوق اکنون دو مقبره این بزرگوار وجود دارد که یکی آن در شاه شهید است که در آن سر این فاتح دفن است و مرقد دیگر آن در کنار دریای کابل در نزدیک مسجدی که اکنون به  گرامی داشت از نام او بنام شاه دو شمشیره مسمی شده است قرار دارد که در آن تنۀ او دفن است.
اکنون این دو مرقد به زیارتگاه های عام مبدل شده اند که مردم برای دعا و زیارت به آنجا مراجعه می نمایند. در روز های خاص هفته زیارت کنندگان در هنگام شام شمع های را می افروزند و در دیوار ها و کناره های مرقد او می گذارند. از لحاظ عقاید سنتی کسی که در جوار یکی ازین دو مرقد دفن شود برایش بزرگترین مرتبه و عزت می باشد.

 

پاسخی بدهید