وحید پیمان
امروز در هالند، روند محاکمه رئیس اسبق زندان پُلچرخی کابل آغاز شد. محاکمهای که باعث شده اکنون بعد از گذشت چندین دهه، ابعاد تازه، پرحاشیه و وحشتناکی از آنچه در زندان پُلچرخی کابل میگذشته، آشکار شود.
لطفا کانال یوتیوب چهارسو را سبسکرایب کنید تا به جالبترین ویدئوهای آموزشی دسترسی داشته باشید.
مردی که از سال 1983 الی 1987 میلادی رئیس زندان پُلچرخی کابل بود، امروز محاکمهاش در هالند آغاز شد. در این نوشته تلاش شده تا با تکیه بر منابع مختلف از جمله، اداره دادستانی کل (لوی سازنوالی) هالند، نتایج تحقیق شبکه تحلیلگران افغان که در هالند فعالیت دارد و شماری از گزارشهای بینالمللی در مورد زندان پُلچرخی، اتفاقات این سالهای زندان پُلچرخی کابل را مرور کنیم.
فردی که امروز محاکمهاش در لاهه آغاز شد، نامش عبدالرزاق عارف است که از سال 1983 تا 1990 در منصب رهبری در زندان پُلچرخی کار کرده است و به اتهام کمک به رفتار غیرانسانی یا اجازه دادن به نقض حق زندگی انسانها متهم شده است. عارف در نوامبر 2019 در هالند زمانی دستگیر شد که یک شهروند افغان – هالندی از او به دادگاه شکایت کرد. عبدالرزاق عارف به گفته دادستانی هالند، اکنون 76 سال سن دارد و این اداره گفته که تحت رهبری آقای عارف، مخالفان رژیم «کمونیستی» بدون محاکمه (عادلانه) در شرایط وحشتناکی زندانی میشدند.
آقای عارف که اکنون تابعیت هالندی دارد بر مبنای یافتههای شبکه تحلیلگران افغان، از سال 1982 تا 1987 در سه سمت مختلف در زندان پُلچرخی، به عنوان رئیس بخش سیاسی اداره خاد در زندان، سپس به معاون زندان و رئیس زندان و در نهایت به عنوان یک جنرال در زندان کار کرده است. سارنوالی هالند آقای عارف را متهم کرده که او به تنهایی یا در هماهنگی با دیگران (مکرراً) قوانین، آداب و قواعد جنگ را نقض کرده است از جمله:
- آسیب شدید جسمی به زندانیان
- ارتکاب خشونت علیه افراد
- مجبور ساختن زندانیان به کارهای اجباری و تحمیلی
- اقدامات غیر قانونی علیه گروه خاصی از شهروندان
- شکنجه منجر به مرگ
- رفتار غیر انسانی
همچنان آقای عارف متهم به بدرفتاری با یک یا تعدادی از اعضای خانواده حفیظ الله امین نیز شده است. آقای عارف متهم است که علیه خانواده آقای حفیظ الله امین، ظالمانه و غیرانسانی رفتار کرده، به حیثیت آنها مکررا تاخته، علیه آنها حکم شخصی صادر کرده و خودسرانه آنها را از آزادی محروم ساخته است.
همچنان آقای عارف متهم است که در زمان رهبری او در زندان، دسترسی به امکانات محدود بوده است، از جمله: ازدحام عمدی بیش از حد در زندان، نبود نور خورشید به حد کافی، محدود بودن توالت، غذا و آب آشامیدنی بد و یا کثیف، عدم مراقبت صحی یا ناکافی و در انزوا نگهداشتن مخالفان در طولانی مدت در سلولها.
بنا بر برخی از گزارشها، اداره سارنوالی هالند اکثر این اتهامات را مستندسازی کرده است.
در آن زمان در زندان زندان پُلچرخی چه می گذشت؟
بنا بر گزارشهای جمعآوری شده توسط سازمانهای مدافع حقوق بشر و نیز اسنادی که توسط فردی به اسم «آنتونی هیمن» یک روزنامهنگار معروف بریتانیایی که فعلا درگذشته است جمعآوری شده بود، موارد متعددی از ناپدید شدنهای دستجمعی در زندان پُلچرخی به ثبت رسیده است. در این گزارشها آمده است که خشونت، دستگیریهای خودسرانه، شکنجه و اعدام حتا تا پایان زمامداری داکتر نجیب الله به عنوان رئیسجمهور افغانستان تا سال 1992 ادامه داشته است. به نظر میرسد که سارنوالی هالند تصمیم دارد تا از این سه گزارش نیز جهت مستند سازی اتهامات آقای عارف، استفاده کند.
طبق گزارش سال 1986 عفو بینالملل، کنترل «بلاکهای» پُلچرخی بین وزارت داخله و خاد (در سالهای بعد رسماً به عنوان وزارت امنیت دولتی شناخته میشد) تقسیم شد. خاد در سال 1980 توسط شوروی بر اساس الگوی KGB شوروی تحت رهبری داکتر نجیب الله تأسیس شده بود تا زمانی که او در سال 1986 به ریاست جمهوری رسید. در این گزارش عفو بینالملل آمده است که زندانیان سیاسی ابتدا در خود خاد بازداشت و شکنجه میشدند و پس از بازجویی و گاها پس از بازداشتهای طولانی مدت، به زندان پُلچرخی منتقل میگردیدند.
گزارش عفو بینالملل و همچنان گزارش دیگری توسط دیدهبان حقوق بشر، که در سال 1984 منتشر شد، شکنجههای اعمال شده در این زمان را اینگونه توصیف میکنند: ضرب و شتم شدید، محرومیت از خواب، آب و غذا، قرار گرفتن به زور در موقعیتهای استرسزا و ایستادن در برف یا آب یا زیر نور خورشید برای مدتزمان طولانی و در نهایت شوک الکترونیکی به گوش، زبان یا اندام تناسلی زندانیان از جمله شکنجههایی بودند که در زندان پُلچرخی کابل اعمال میشدند.
خبرنگار بریتانیایی، هیمن در گزارش خود نوشته است که سلولهای زندان بیش از حد کثیف و آلوده بوده است. زندانیان بیش از دوبار در شبانه روز حق رفتن به تشناب را نداشتند. برای هر 400 نفر، یک توالت وجود داشته است. بسیاری از زندانیانی که توان نگهداری ادرار خود را نداشتند، داخل شلوار خود ادرار میکردند و سایر زندانیان نیز مجبور بودند که بوی بد ناشی از ادرار را تحمل کنند. زندان، برای اسکان 5000 نفر ساخته شده بود ولی در آن بیشتر از 10000 زندانی نگهداری می شدند. از میان 10000 زندانی، 9000 تن شان زندانی سیاسی بودند. بنا بر گزارش آقای هیمن، شماری از زندانیان، صرفا بر اثر نبود امکانات صحی در زندان پُلچرخی در آن سالها وفات کردند. همچنان در زندان پُلچرخی، بخشی ایجاد شده بود که در آن ‘زندانیانی با سرنوشت نامشخص’ نگهداری میشدند.
طبق گزارشهای نهادهای حقوق بشری، محکمهای به اسم محکمه انقلابی، تصمیم اصلی برای اعدام زندانیان را میگرفته است. برخی از زندانیان تنها به یک شرط معافیت دریافت میکردند که تعهد لازم برای جاسوس شدن به سود حکومت ارائه میدادند. این دادگاه یکبار تصمیم میگرفت و فرصتی برای تجدید نظر و استینافطلبی هرگز داده نمیشُد.
در بخشی از گزارش دیدبان حقوق بشر آمده است: «یک زندانی نمیتوانست با اعضای خانواده یا وکلای خود ملاقات کند، با شاهدان روبرو شود یا دفاعیهای را آماده سازد. زندانی در روز محاکمه اجازه دفاع از خود را نداشته و در صورت تلاش، مورد توبیخ قرار میگرفته است. در واقع گزارش دیدبان حقوق بشر، تأکید میکند که محکمه انقلابی، دیدگاه خاد را به صورت رسمی و شبیه به یک حکم قضایی اعلان میکرده است.
در نتیجه:
شبکه تحلیلگران افغان معتقد است که اسناد جنایات جنگی در افغانستان توسط دولتها و گروههای مخالف مسلح دولت در چهل سال گذشته به هزاران و احتمالاً دهها هزار صفحه میرسد. در مورد ظلمها و بیعدالتیهایی که مردم افغانستان و دیگران متحمل شده اند، اطلاعات زیادی وجود دارد. به گفته این شبکه، تا اکنون چند نفر به اتهام جنایتهای جنگی در اروپا محاکمه شدهاند از جمله 5 نفر در هالند که همگی اعضای حزب خلق یا پرچم بودهاند. یک فرمانده حزب اسلامی در بریتانیا و یک افسر ارتش افغانستان نیز در آلمان. این شبکه گفته که به اتهام جنایت علیه بشریت در خود افغانستان تنها دو نفر محاکمه شدند. یکی به اسم «عبدالله شاه» یکی از فرماندهان منسوب به عبدرب رسول سیاف که در سال 2004 به صورت مخفیانه در کابل اعدام شده است و نفر دوم، اسدالله سروری مسوول اداره اطلاعاتی AGSA که در زمان رژیم نورمحمد ترهکی، رئیس اول حزب دموکراتیک خلق ( (1978-1979) فعالیت میکرد. سروری پس از ورود به کابل در اپریل 1992 توسط نیروهای شورای نظار بازداشت شده بود و در دره پنجشیر در بازداشت به سر میبُرد تا اینکه در سال 2005 به کابل آورده شد و در قصر صدارت زندانی شد. سروری مجرم شناخته شد و به اعدام محکوم شد. سپس دادگاه تجدید نظر حکم 19 سال زندان برای او تعیین کرد و در نهایت به شکل مرموزی آزاد شد.