جامعه یهودیان هرات | یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار

نویسنده: وحید پیمان

یهودیان هرات بزرگترین جامعه یهودیان افغانستان بود که از شهر مشهد ایران به افغانستان مهاجر و در مرکز شهر هرات زندگی می‌کردند. با استناد به برخی از منابع تاریخی، تعداد کل یهودیان افغانستان در اواسط قرن بیستم حدود ۱۰۰۰۰ نفر را تشکیل می‌دادند. دو جامعه اصلی یهودیان افغانستان در شهرهای هرات و کابل حضور داشتند. شهر بلخ میزبان سومین جامعه بزرگ یهودیان افغانستان بود. این جامعه متشکل از مهاجران یهودی‌ای بود که از آسیای مرکزی سرچشمه می‌گرفتند. جوامع کوچک‌تر یهودی نیز زمانی در شهرهای غزنی و قندهار زندگی می‌کردند.

سه مرد یهودی در مقابل کنیسه‌ی خود در هرات. تاریخ عکس: نامشخص

این مقاله با استناد به مدارک تاریخی و منابع معتبر به دلایل مهاجرت یهودیان به افغانستان، کار، زندگی و رابطه‌ی‌شان با مسلمانان و در نهایت دلایل ترک افغانستان و نیز آن‌چه از آن‌ها در افغانستان به ویژه هرات، باقی مانده است، خواهد پرداخت.

واقعیت این است که تا اواسط قرن بیستم، یهودیان افغانستان با مدرنیته در تماس نبودند، زیرا آن‌ها در کشوری زندگی می‌کردند که هرگز توسط قدرت‌های خارجی مستعمره نشده بود. در قرن شانزدهم، سلسله‌ی مغول هند (۱۵۲۶-۱۸۵۷)، اسلام شیعی را پذیرفت، در حالی که آسیای مرکزی و افغانستان وفاداری خود را به اسلام سنی را حفظ کردند. بنابر این، پیوندهای سنتی‌ای که بین یهودیان ایران، آسیای مرکزی و افغانستان وجود داشت، قطع شد و پیوندهای فرهنگی آن‌ها به جوامع یهودی همسایه ساکن در ایران، آسیای مرکزی و هند محدود شد. از اواسط قرن هجدهم، پادشاهی افغانستان توسط سلسله درانی (۱۷۴۷-۱۸۴۲) اداره می‌شد. این سلسله سعی در جلوگیری از نفوذ غرب و به ویژه انگلیس بر جامعه‌ی افغانستان داشت و باعث انزوای نسبی جامعه‌ی یهودی محلی‌ای شد که به نوعی از سوی کشورهای غربی حمایت می‌شدند. بسیاری از یهودیان در نیمه اول قرن بیستم افغانستان را ترک کردند – برخی از آن‌ها به اسرائیل مهاجرت کردند – در سال ۱۹۵۰ بود که یهودیان به طور رسمی اجازه خروج از افغانستان را پیدا کردند. علاوه بر این، فعالیت حکومت اسرائیل در داخل افغانستان کاملاً ممنوع بود. تعداد یهودیان افغان که به اسرائیل مهاجرت کرده بودند تا سال ۱۹۶۷ به حدود ۴۰۰۰ نفر رسید.

تاریخچه‌ی حضور یهودیان در خراسان


اطلاعات کمی در مورد یهودیان پیش از قرن ۱۹ میلادی در خراسان و مناطقی از افغانستان و ایران امروزی وجود دارد، اگرچه در نوشته‌های عربی و فارسی باستانی به ویژه در  افسانه‌های محلی از آن‌ها به وفور نام برده شده است. در هر صورت در متون تاریخی، کمتر از حضور یا زندگی یهودی‌ها در این مناطق تذکر یافته است. با این وجود هم، در کتاب طبقات ناصری از منهاج الدین سراج جوزجانی که درباره‌ی تاریخ سلسله‌های اسلامی و درباره‌ی سلسله غوریان،  در سال ۶۵۷ هجری تألیف شد از زندگی یک تاجر یهودی در ولایت غور یادآوری شده که با امیر بنجی، یکی از بنیان‌گذاران سلسله‌ی غوریان، دوستی داشته است.  این دوستی از ماجرایی شروع شد که امیر بنجی برای حل اختلاف با دشمانش به بغداد می‌رفت. او با این تاجر یهودی ملاقات کرد و از او مشوره‌ای خواست که برای امیر بسیار ارزشمند بود. امیر بنجی از تاجر یهودی قدردانی کرد و اجازه داد تا تعدادی از «بنی اسرائیل» در قلمرو او ساکن شوند. سپس شماری از یهودیان در هرات، مرو، نشابور، مشهد و بلخ پراکنده شدند.

 همچنان در دورانی که نظام‌الملک متولد ۴۰۸ هـ.ق، طوس، وزیر نیرومند دو تن از شاهان بزرگ دوره سلجوقیان بود، وی با بانک‌داران یهودی و کارشناسان پول و مالیات، صاحبان مشاغل و زارعت که برای کمک به او دعوت شده بودند، ارتباط نزدیک داشت. این اقلیت‌های غیرمسلمان از برابری اجتماعی و سیاسی محروم بودند، آن‌ها با وضع محدودیت‌های دینی‌ای که داشتند، اما از آزادی کامل برای مشارکت در فرصت‌های مختلف اقتصادی نیز برخوردار بودند و عمدتا به عنوان بافنده، رنگ‌رز، طلاساز و نقره‌ساز، بازرگان و مغازه‌دار، جواهر فروش و شراب‌ساز و نیز فروشندگان مواد مخدر، ادویه جات و آثار باستانی مشغول کار بودند.

نوشته‌ای به زبان فارسی و نگارش فارسی‌هود کشف شده از افغانستان در سال 1994 میلادی

در واقع پس از ورود اسلام به ايران، يهودان نيز می‌بايست همانند ساير اهل ذمه خراج و جزيه می‌پرداختند و در بدل آن، در اجرای مناسک دينی خود، انتخاب شغل و محل زندگی و مهاجرت آزاد بودند و مورد حمايت حكومت اسلامی قرار می‌گرفتند. گرچه قوانين محدود كننده‌ای همچون عدم اجازه ساخت كنيسه جديد، لزوم كوتاه‌تر بودن كنيسه‌های موجود از مساجد، سوار شدن بر الاغ و قاطر به جای اسب، حمل نكردن سلاح، پوشيدن لباس خاص و يا لباس‌هايی با علامت‌های ويژه، نيز در مواقع مختلف وضع می‌شد. اما اجرای اين قوانين، پراكنده و موقتی بود و يهوديان در حكومت اسلامی به طور كلی در وضعتی بهتر از آن‌چه در حكومت بيزانس داشتند زندگی می‌كردند.

همچنان از وجود یک سکونت‌گاه یهودی‌ها در منطقه دورافتاده‌ای در اطراف منار جام، تاریخی‌ترین مکان غوری‌ها در مرکز افغانستان، واقع در ۲۱۵ کیلومتری شرق هرات گزارش شده است. جام، مرکز پر جنب‌وجوش زندگی شهری در زمان حاکم غوری، سلطان غیاث‌الدین محمد بن سام (متوفی ۱۲۰۳ م) بود. منابع تاریخی می‌گویند که یهودیان به دلیل توسعه شبکه‌های تجاری گسترده، ممکن است در این منطقه ساکن شده بودند. به نظر می‌رسد یهودیانی که تحت سیطره‌ی امپراتوری غوریان زندگی می‌کردند، وظایف و مناصب بالایی داشتند.

در زمان سلطنت سلطان محمود غزنوی (۹۹۷-۱۰۳۰ میلادی)، یک یهودی مقیم غزنی به نام «اسحاق یهودی» معدن سرب را در بلخ  اداره می‌کرد که توسط نظامی شاعر شناخته شده‌ی دربار سلطان محمود غزنوی به آن‌جا فرستاده شده بود. این معدن به عنوان پاداش اشعار نظامی به این شاعر دربار داده شده بود. علاقه‌ی ادبی سلطان محمود غزنوی باعث شده بود تا بسیاری از شاعران و فیلسوفان پارسی‌‌‌گوی در دربار او مشغول باشند.

“جنیزه‌ی افغان” چیست؟ 


در سال ۱۹۴۶ واژه‌شناس فرانسوی، «اندره دپونت سامر» اولین سنگ قبر‌نوشته‌ی یهودی‌ به دست آمده از فیروزکوه در افغانستان را منتشر کرد. قدمت این سنگ قبرنوشته‌ به قرن ۱۱ تا ۱۳ زمانی که شهر توسط تهاجم مغول‌ها ویران شد، برمی‌گردد. با توجه به این که بسیاری از متون به خط عبری نوشته شده‌اند، کل مجموعه به عنوان “جنیزه‌ی افغان” نامگذاری شده است.

جنیزه‌ی افغانستان یا نسخه‌های خطی به دست آمده از افغانستان همانند هم اسمش جنیزه‌ی قاهره ـ گنجینه کتاب‌ها و مقالات دور انداخته‌شده که اکنون در کتاب‌خانه ملی اسرائیل، نگهداری می‌شوند.

حقیقت این است هر چند نسخه‌های خطی دیگری نیز در همان منطقه‌ی بی‌‌آب و علف پیدا شده‌اند، اما ما احتمالا هرگز نمی‌دانیم که این کشف کجا و چگونه برملا شده است. اکثریت قریب به اتفاق صدها صفحه از این نوشته‌ها، به این خاطر که از افغانستان قاچاق شده و به دست یک شبکه‌ی پنهانی فروشندگان آثار باستانی افتاده‌اند، منتشرناشده باقی مانده و برای تحقیق در دسترس نیستند. با این‌حال، ۲۹ نسخه‌‌ی خطی که در سال ۲۰۱۳ توسط کتاب‌خانه ملی اسرائیل خریداری شده، روشنی تازه‌یی به این کشف می‌اندازند.

دلیل مهاجرت یهودیان به هرات


جشن عروسی یک خانواده یهودی در مشهد، ایران، حدود ۱۹۳۵. عکس از انجمن یهودیان مشهد.

یهودیان هرات از جایگاه فرهنگی با یهودیان ایران پیوند داشتند. بسیاری از یهودیان که زمانی در هرات زندگی می‌کردند، مهاجران مشهدی – ایرانی‌ای بودند که عموماً شهروندان ایران و ساکنان شهر مشهد محسوب می‌شدند.

شهر مشهد تا قرن ۱۷ میلادی دارای جمعیت یهودی بسیار کمی بود. این شهر از آن‌جایی که مدفن علی بن موسی‌الرضا هشتمین اما شیعیان جهان است، از این‌رو  یهودیان اجازه نداشتند در این شهر ساکن شوند. هنگامی که نادرشاه افشار روی کار آمد، با دید ملایمی که به سایر ادیان و همچنان دید مثبتی که به یهودیان داشت، ده‌ها خانواده از یهودیان به دستور او به مشهد پایتخت او مهاجرت کردند. نادر ۱۷ خانواده‌ی یهودی از قزوین را مسئول نگهداری غنائمی کرد که از هندوستان به دست آورده بود. شیعیان مشهد با دستورهای نادر بسیار مخالف بودند و بعد از مرگ او وضعیت یهودیان در مشهد بد شد. یهودیان که تا زمان مرگ نادرشاه افشار در وضعیت اقتصادی و رفاهی مناسیی زندگی می‌کردند اما پس از مرگ نادرشاه افشار، مورد هجوم مسلمانان قرار گرفتند.

پس از مرگ نادشاه افشار، یهودی‌های مشهد عموما در منطقه‌ای به اسم «محل جشن‌ها» زندگی می‌کردند. به تاریخ ۶ حمل ۱۲۱۸ خورشیدی، گروهی از مسلمانان و نیز زائرانی که به مشهد آمده بودند به یهودیان ساکن در این محله حمله می‌کنند. این واقعه بعدها به اسم «واقعه الله‌داد» شهرت یافت.  پس از این رویداد، نزدیک به ۲۴۰۰ یهودی مشهدی که فرار نکردند؛ مجبور به پذیرش اسلام می‌شوند. البته برخی از روایت‌های تاریخی تأکید دارد که یهودیان مشهد، به ظاهر مسلمان شده بودند و مناسک دینی خود را در خفا انجام می‌دادند، اما از این میان، شماری از یهودیان، مشهد ایران را ترک و به افغانستان پناه می‌برند. عمده‌ی این پناهجویان یهودی در شهر هرات مسکن‌گزین می‌شوند. به این ترتیب، برای نخستین بار هرات میزبان جامعه‌ی یهودیانی می‌شود که بنا به روایت‌های تاریخی دوباره به مشهد بازگشتانده شدند. توجیه بازگشتانده شدن یهودیان از سوی مسوولان آن زمان این بوده که این یهودیان بدون رضایت حاکمان مشهد، این ولایت را ترک کرده‌اند. یهودیان این‌بار بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ تن دوباره به مشهد برگشتانده شده و برخی منابع می‌گویند که تعدادی از آنان به دلیل گرسنگی، گرما یا سرما از بین رفتند. متباقی آنان در قلعه بابا قدرت در خراسان شمالی امروزی، جابه‌جا شدند.

جامعه یهودیان در هرات


توضیح عکس: پسر کوچک الیاهو بزالل یکی از یهودیان متمول هرات، با عمامه‌ای در این شهر

مانند بسیاری از جوامع یهودی در کشورهای مسلمان، یهودیان هرات – بزرگترین و تأثیرگذارترین جامعه یهودی در افغانستان در قرن نوزدهم – در خیابان‌ها و مناطق جداگانه‌ی متعلق به خود در مناطق جنوب غربی شهر و عمدتا در محله مومندها یا مهمندها در شهر قدیم هرات ساکن بودند. محله یهودیان گاهی اوقات به عنوان محله یهود یا محله موسایی‌ها نامیده می‌شد.

هر چند در سال‌‌های نخست، یهودیان در هرات و ساکنان محله‌ی یهود هرات در معرض انواع محدودیت‌های اجتماعی خاص قرار داشتند اما دیری نپائید که جامعه یهودی هرات با اکثریت جمعیت مسلمان وارد هم‌زیستی دوستانه شدند.

محله یهودیان هرات در بخش دیوار قدیمی  شهر قرار داشت و از طریق خیابان‌های کوچک‌تر در دو طرف گذرگاه اصلی بازار عراق که مستقیماً به چهار سوق منتهی می‌شود امتداد داشت. قلب اقتصادی شهر، محله یهودیان هرات در گذرگاه اصلی بازار عراق در میان مسگری‌ها، آهن‌فروشان، بقالی‌ها و آهن‌فروشی‌ها قرار داشت.

استخر هشت ضلعی (میکوا) که برای تطهیر آیینی استفاده می شد. استخر ملاآشور. عکس از: ورنر هربرگ

یهودی‌ها به زودی با فرهنگ جامعه هرات ادغام شدند. زنان آنان چادری‌ها مروج زنان هرات را می‌پوشیدند. مردان یهودی لباس‌های مرسوم در ایران یا لباس‌های رایج در یهودیت را کنار گذاشته و مانند مردان هراتی لباس بر تن می‌کردند. به استثنای کلاه سیاهی که همه مردان یهودی بر سر می‌گذاشتند، که طبق یک روایت، آن را نشانه عزاداری برای تخریب معبد اورشلیم می‌دانستند.

یک زوج یهودی هراتی در سال 1948 در مراسم حنابندان در هرات

بسیاری از یهودیان هرات به طور فعال در تجارت پنبه و ابریشم شرکت داشتند و در فرآیند رنگ‌رزی تخصص داشتند. رنگی – که از بدن خشک شده‌ی حشره و نیل ماده تولید می‌شد. این صنعت، دستان صنعت‌گر را آبی می‌کرد. اما این امر باعث شد که بسیاری  از مردم هرات تصور کنند داشتن دستان آبی، ویژگی یهودیان است.

مردم هرات به زودی با آن‌ها اُنس گرفتند، یهودیان را به مراسم‌های عروسی خود دعوت می‌کردند و یا هم به مراسم‌های عروسی یهودیان شرکت می‌کردند. وقتی یک همسایه‌ی مسلمان هراتی وفات می‌کرد، یهودی‌ها به پاس غم‌شریکی به خانه‌ی مسلمانان می‌آمدند. فرهنگ یهودی‌های ساکن هرات، کاملا به فرهنگ سنتی رایج در هرات بدل شد. برخی از روایت‌های تاریخی حکایت‌گر این است که مراسم «حنابندان» که امروزه نیز در هرات رایج است، برگرفته از یک فرهنگ یهودیان هراتی است که تا اکنون به‌جا مانده است. اما برخی از تاریخ‌شناسان، فرهنگ حنابندان را یک فرهنگ ایرانی رایج در خراسان می‌دانند و پیوند آن با یهودیت را رد می‌کنند. ولی آن‌چه مسلم است، این است که یهودیان هراتی و شهروندان مسلمان هرات در آن زمان هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی داشتند که ممکن است این هم‌زیستی یکی از بهترین دوران تاریخ یهودیان مناطق خراسان قدیم را رقم زده باشد. حتا یهودیانی که هنوز هرات را به یاد دارند در مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهای خود، هرات را به عنوان زادگاه، سرزمین خاطرات و نیز شهری یاد می‌کنند هنوز به پیمانه‌ی زیادی، آن را دوست دارند و نسبت به آن احساس تعلق می‌کنند. از غذاهای محلی هرات هنوز یاد می‌کنند و نکته جالب این‌که هنوز شماری از یهودی‌های هراتی، برخی از فرهنگ‌های رایج در هرات در زندگی روزمره خود را دارند و نیز فارسی را با لهجه هراتی حرف می‌زنند.

تصویری از یک مراسم حنابندان یک زوج یهودی در هرات

 

عکس خانوادگی سلیمان یهودی که سال‌ها قبل در ولایت هرات گرفته شده است.

کنیسه‌ها و املاک یهودیان در هرات


از یهودیان در هرات، چهار کنیسه، حمام، خانه‌های مسکونی و یک قبرستان به یادگار مانده است. شهر هرات زمانی شامل چهار کنیسه بود که به نام‌های یوحا یا (یوآ – یوها)، شمائیل (ساموئل)، گلکیا و گرجیا (ملا آشور)، در نواحی شمال غربی و جنوب غربی شهر قدیم نزدیک به خیابان درب عراق، یکی از گذرگاه‌های اصلی که مستقیماً به چهار سوق منتهی می‌شد، واقع شده بودند.

 اکثر بقایای تاریخی متعلق به جامعه یهودیان هرات در محله مهمندهای شهر هرات موقعیت دارند، زمانی که یهودیان در هرات زندگی می‌کردند، این محله شامل بیست‌وسه مسجد، چهار زیارت‌گاه، بیست‌ودو کاروان‌سرا، چندین بازار سرپوشیده، شش خانه معمولی، دو آب انبار، سه حمام و سه کنیسه بود که همه متعلق به مسلمانان بودند.

ترکیب معماری ترکیبی چهار کنیسه هرات، که با معماری سنتی یهودی و معماری اسلامی شرقی ساخته شده،  چشم انداز یهودیان افغانستان را اکنون نیز ارائه می‌دهد.

کنیسه ملا آشور در هرات

کنیسه گرجیا، که به نام کنیسه ملا آشور نیز شناخته می‌شد، به نام ملا متیتیه گرجی، خاخام رئیس جامعه یهودی هرات نام‌گذاری شد. این ساختمان اکنون به دلیل عدم استفاده و بی‌توجهی از اواخر دهه ۱۹۷۰ که یهودیان باقیمانده، هرات را ترک کردند، به طور نسبی ویران شده است.

طومار تورات، کنیسای شمائیل، مکتب هریوای امروزی، ۱۹۷۳ میلادی

کنیسه شمائیل، در سال ۲۰۰۹ توسط برنامه‌ی شهرهای تاریخی آقاخان (AKHCP)، با حمایت انجمن فرهنگی آقاخان، بازسازی شد. آقا خان تلاش کرد تا معماری اصلی این کنیسه را حفظ کند. این مجموعه ساختمانی اکنون به عنوان مکتب هریوا، یک مکتب (مدرسه ابتدایی)  برای پسران از سال ۱۹۷۸ در هرات استفاده می‌شود.

کنیسه گلکیا که اکنون تبدیل به مسجد حضرت بلال شده است.

کنیسه گلکیا در اواخر قرن نوزدهم  به عنوان ملک خصوصی خانواده ثروت‌مند طبقه بالای گل ساخته شد که اکنون به مسجد بدل شده است. این مسجد که در سال ۲۰۰۹ توسط نهاد آقا خان مرمت شد، اکنون در هرات به مسجد حضرت بلال شهرت دارد. کنیسه گلکیا که در زبان محلی یهودی-فارسی به نام کنیسه گل یا گولاکی نیز شناخته می‌شود، به خاطر خانواده ثروتمند صاحب آن نام‌گذاری شده است. این ساختمان در  ناحیه شمال غربی شهر قدیم هرات واقع شده است.

کنیسه یوحا، ۱۹۷۳ میلادی

کنیسه یوحا، که از سال ۱۷۸۸ تا ۱۸۰۳ ساخته شده بود، نیز در اواخر دهه ۱۹۷۰ متروک شد، اما در زمان شروع جنگ‌ها با اتحادیه جماهیر شوروی در افغانستان در محله‌ی غربی شهر قدیم هرات در حال خراب شدن بود.  کنیسه‌ی بازسازی شده‌ی یوحا اکنون به عنوان یک مرکز آموزشی برای کودکان محله‌‌های اطراف مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کنیسه در سه طبقه مشتمل بر تالار تجمعات، اتاق‌های جانبی، راه‌رو و نمای بیرونی متشکل از هفت گنبد کوچک و بزرگ با مشخصه‌های یهودی است.

در حالی که تاریخ ساخت این چهار کنیسه به طور قطع مشخص است (بین اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۲۰)، هیچ سندی وجود ندارد که نشان دهد آیا آن‌ها ساختمان‌های کاملاً جدیدی برای زمان خود بوده‌اند یا بر روی خرابه‌های سازه‌های قدیمی ساخته شده‌اند. مسلماً کنیسه شمائیل شواهدی از وجود یک ساختمان قبلی را نشان می‌دهد.

سنگ‌نوشته آرامگاه یهودیان در ولایت هرات

گورستان یهودیان هرات، در حاشیه شهر در فاصله مناسبی از مرکز شهر ایجاد شده بود. در واقع این زیارت‌گاه در ضلع جنوبی زیارت سلطات آغا (سلطان میر عبدالواحد شهید) و در نزدیکی یک قبرستان مسلمانان بنا شده است.

این گورستان یهودیان مسلماً به اعضای برخی از مهم‌ترین جوامع یهودی-فارسی که زمانی در افغانستان زندگی می‌کردند وقف شده است و یهودیان آن را خریداری نکرده‌اند. موجودیت قبرستانی به این بزرگی چشم‌اندازی از پیوندهای انسانی مسلمانان با یهودیت در افغانستان سال‌های پیش را ارائه می دهد. از اواخر دهه 1970، زمانی که یهودیان باقی مانده از هرات رفتند، برای چندین دهه، این گورستان یهودی به دلیل استفاده نکردن و بی‌توجهی به طور کامل ویران شده بود.

در گوشه‌ی روبروی ساختمان خشت و گل، محل دفن طومارهای تورات وجود دارد. طومارهای تورات که از کار افتاده‌اند، در میان فرهنگ دینی یهودیان،  اجازه تخریب ندارند و آن‌ها را همراه با مراسم خاصی در زیارت‌گاه‌ها باید دفن می‌کردند. وجود این گورستان، موجودیت چهار کنیسه، حمام و چندین مورد دیگر از بقایای مربوط به فرهنگ و آیین یهودیان در هرات نشان می‌دهد که آنان در هرات علاوه‌ بر داشتن آزادی در مناسک دینی، روز به روز بر تعدادشان به دلیل افزایش زاد و ولد افزوده می‌شد.

تا اکنون هیچ تحقیق بیشتری در قبرستان یهودیان در هرات انجام نشده اما در سال ۲۰۱۵ میلادی به همکاری ایالات متحده امریکا، پروژه بازسازی گورستان یهودیان در هرات آغاز شد. قبرستان یهودیان با دیوار جدید محافظت شد، زمین و قبرها از زباله‌ها پاک‌سازی شدند و بخش بزرگی از مقبره‌های قابل ردیابی مرمت شدند و در نهایت سنگ‌نوشته‌ها از پوسیدگی نجات یافتند.

 

ترک افغانستان


تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی و جنگ‌های اعراب و اسرائیل به تشدید مخالفت‌ها با یهودیان منجر شد. در سال ۱۹۵۰ میلادی یهودیان به‌طور رسمی اجازه ترک افغانستان را یافتند، یهودیان بسیاری در نیمه اول قرن بیستم هرات را ترک کرده و برخی از آنان در اسرائیل ساکن شدند. اما عده‌ای از آنان هم‌چنان در افغانستان باقی ماندند. وقوع جنگ‌های افغانستان – شوروی در افغانستان باعث شد تا آخرین خانواده‌ها نیز این شهر را ترک کنند. در این میان، زبلون سیمینتوف، ۶۲ ساله و متولد هرات، آخرین یهودی باقیمانده در افغانستان بود که از تنها کنیسه یهودیان در کابل محافظت می‌کرد. او نیز پس از سقوط افغانستان به دست طالبان در سال ۲۰۲۱ افغانستان را ترک کرد تا این کشور، آخرین بازمانده موسایی‎‌‌های افغانستان را دیگر نداشته باشد.

بعد از اسرائیل، اکنون شهر نیویارک ایالات متحده امریکا، دومین میزبان جامعه‌ی یهودی افغانستان است. یهودی‌های افغانستان اکنون در این شهر، تنها کنیسه ویژه افغان‌های یهودی در دنیا را دارند.

 

منابع


  • سایت کتابخانه ملی اسرائیل
  • موزیم ملی اورشلیم
  • افق بینا، انجمن یهودیان ایران
  • گفتگوی خانواده سلیمان یهودی با رادیو آزادی
  • روزنامه اطلاعات روز
  • گفتگو با یکی از همسایه های یهودیان هرات

نظرات
  • بهرام دقیق 2022-01-30 پاسخ

    یکی از بهترین مقاله‌ها و تحقیق‌های بود که تا اکنون در زمینه جمعیت یهودیان هرات مطالعه کردم. به خاطر زحمات و تلاش‌های شما سپاسگزارم جناب پیمان

  • حامد کریمی 2022-01-30 پاسخ

    تشکر به خاطر مقاله تحقیقی تان. استفاده بردیم.

پاسخی بدهید