گفت‌وگو با وحید پیمان، سردبیر اسبق روزنامۀ «هشت صبح»

طالبان دیروز،
طالبان امروز

 فاطمه مهدوی/ عضو هیئت تحریریه ماهنامه مدیریت ارتباطات 

اخبار افغانستان و سقوط دولت «اشرف غنی» و بازگشت دوبارۀ طالبان مهم‌ترین خبر این روزهای جهان و به‌خصوص منطقه ماست. بحث درباره مقاومت مردم افغانستان و فساد دولت از مهم‌ترین مباحثی بود که تا پیش از سقوط افغانستان در جریان بود. به‌نظر می‌رسد بخش عمدۀ مقاومت مردم افغانستان و ترس‌شان از برقراری حکومت طالبان، جدا از تجربۀ مردم از دهۀ هفتاد میلادی، نتیجۀ حضور رسانه‌های آزاد در این کشور و پرداختن به مفاهیمی نظیر دموکراسی در این سا‌ل‌هابوده‌است. اما آیا کارکرد رسانه فقط آموزش است؟ چگونگی عملکرد رسانه‌ها در بازنمایی فساد دولت و ساختن جامعۀمدنی سؤال‌هایی است که دراین فضای پر از ابهام ما را وادار به پرداختن به این موضوع کرد.
به همین بهانه سراغ «وحید پیمان»، سردبیر «روزنامۀ هشت صبح» هرات، رفته‌ایم و با ایشان گفت‌وگو کرده‌ایم. قابل ذکر است که این گفت‌وگو تنها یک ۵ روز پس از سقوط کابل به دست طالبان انجام یافته است.

* چرا در دوران پسـاطالبان رسـانهها بهشـکلی قارچگونه در افغانسـتان زیاد شدند؟ این رسـانهها چه تأثیری بر سـاختن جامعۀ مدنی گذاشتهاند؟ به نظر شـما این رشد تأثیراتی مثبت داشته است؟

پیمان: متأســفانه بعد از آمدن نیروهای خارجی و حضورشــان در افغانستان، پروژه‌های مالی مختلف در حوزه‌های حقوق بشر، تجارت، رسانه و حوزه‌های دیگر به نهادها داده می‌شد. در این میان، به دلیل پول سرشاری که وارد افغانستان شد، اکثر رسانه‌ها با هدف تجاری، کسب درآمد و کسب پروژه‌های مالی شروع به کار کردند. به این دلیل کیفیت در کار اهمیت زیادی نداشت. اماتعدادی از رسانه‌ها، مثل تلویزیون‌های «طلوع»، «آریانا» و روزنامۀ «هشت صبح» وجود داشتند که خوش‌بختانه در کنار منافع مالی به فکر کیفیت کار رسانه نیز بودند. از دید من رسانه‌ها در طول این هجده سال اخیر توانستند در ایجاد جامعۀ مدنی در افغانستان تأثیری به‌سزائی بگذارند و در کنار مشکلاتی که تعدد رسانه‌ها ایجاد کردند، کمک به شکل‌گیری جامعۀ مدنی از جمله نکات مثبت فعالیت‌های رسانه‌ای در افغانستان بود. در این ۲۰ سال مردم افغانستان بسیاری از ارزش‌هایی را که در جامعۀ شرقی ناشناخته بودند، از طریق رسانه‌ها شناختند.

* نظرتان در مورد تأثیر رسانهها بر زندگی اجتماعی مردم چیست؟

پیمان: متأســفانه ما ۲۰ سال پیش افغانستانی واپس‌گرا و عقب‌مانده داشــتیم که به دلیل چهارده سال جنگ با شــوروی و پنج ســال جنگ داخلی، به یکی از کشــورهای عقب‌ماندۀ دنیا بدل شــده بود و ملت افغانستان از بی‌سوادترین ملت‌های جهان شناخته می‌شدند. اما با تغییر نظام و سقوط حکومت طالبان و رشد رسانه‌ها در افغانستان، ما به جامعه‌ای پویاتر و باسوادتر از دیروز دست پیدا کردیم.  جامعه‌ای‌ که با آموزه‌های نوین آشنا شد. مسائل حقوق بشری را می‌داند، زنان افغان امروز با حقوق و امتیازاتی که دارند و اینکه چگونه باید زندگی کنند،آشناشده‌اند.
کودک افغان نیز می‌داند سواد و آرامش حقش است. مردم افغانستان با همۀ موارد اجتماعی که انسان‌ها به‌عنوان یک حق باید بشناسند و دوست دارند با آن‌ها زندگی کنند آشنایی پیدا کردند و در کنار تلاش‌هایی که از طریق حکومت جمهوری اسالمی افغانستان انجام‌ شده است نقش اصلی را رسانه‌ها در دانایی عمومی داشتند.

* تأثیـرات سیاسـی رسـانهها در فضای افغانسـتان بـه چه صـورت بوده اسـت؟ یکی از کارکردهـای رسـانههای آزاد انتقاد از دولت و ایجاد شفافسـازی اسـت. آیارسـانهها این نقـش را در افغانسـتان ایفا کردند؟

پیمان: نظر شخصی بنده این است که جوامع غربی و جوامع شرقی تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. به‌طور مثال وقتی شما در جوامع غربی یک رسانه را می‌بینید که به‌شکل واضح از فساد در درون حکومت و جامعه انتقاد می‌کند یا اتهاماتی را وارد می‌کند، دولت‌ها تلاش می‌کنند باتوجه به انتقاد‌هایی که به دولت شده است اصالحاتی را صورت دهند. اما گویی در افغانستان این‌گونه نبود. بنده جزو معدود خبرنگارانی هستم که معتقدم متأسفانه این مســئله در افغانســتان برعکس عمل کرده است. هیچ‌گاه شدت فســاد در دولت  به‌اندازۀ این چند ماه اخیر زیادنبود و جامعۀ اداری سیاســی فاســدی که در این دوران داشتیم از ابتدا بدین شکل نبوده اســت. رسانه‌ها به‌ وفور درباره موجودیت فساد در افغانستان هر روز و هرساعت برنامه پخش می‌کردند. این مورد، در جوامع شــرقی برعکس جواب می‌دهد، یعنی هر قدر شــما درباره فساد حرف بزنید تبدیل به روند معمول و پذیرفته‌شــده می‌شود. ما هرقدر فریاد زدیم فســاد زیاد شده است یا هرقدر که نهاد‌های بین‌المللی مبارزه با فساد، آمار فساد در افغانستان را منتشر کردند منجر به کاهش فساد در افغانستان نشد، یعنی فساد برای کارکنان اداری افغانســتان به یک‌روند معمول تبدیل شد و یک کارکن پیش خودش می‌گفت وقتی همه در حال فســاد کردن هستند من هم باید فساد کنم و متأســفانه تأثیرات منفی داشته است. اما در مجموع اگر بخواهیم به تأثیرات سیاسی رسانه‌ها در افغانستان اشاره‌ کنیم نکات مثبتی نیز داشته است. هر افغان از طریق رسانه‌ها با دموکراسی و الفبای دموکراسی و مزایای آن آشناست و می‌داند دموکراسی چقدر در یک‌جامعه اثر دارد. همچنین رسانه‌ها در بخش انتخابات و مسائل سیاسی مختلفی که جامعۀ افغانستان نیاز به آموختن داشته است، بسیاراثرگذاربوده‌اند.

*در این ۲۰ سال گذشته کدام رسانه بیشترین اثر را بر افکار عمومی داشته است؟

پیمان: در ده سال نخست تلویزیون‌ها تأثیرات اساسی و اصلی را بر جامعۀ افغانستان گذاشتند و در دهه دوم، شبکه‌های اجتماعی بیشترین تأثیر را بر افکارعمومی داشته‌اند.

* با توجه به صحبتهای شـما درمورد آگاهی مردم از حقوقشـان و آشنا شدن با مفاهیمی مثـل دموکراسـی، در دوران جدید، وضعیت طالبان رابه چه صـورت میبینید؟ آیا طالبان میتواننـد وضعیـت را به دوران قبـل برگردانند؟ مـردم در برابر آنهـا مقاومت میکنند؟ یـا اصلا خـود طالبان نیز متوجه این تغییرات هسـتند و میدانند که نمیتوانند به شـیوۀ گذشته حکمرانی کنند؟

پیمتن: یکی از تأثیرات مثبت رســانه‌های افغانستان و تبلیغات گسترده‌ای که درباره دموکراسی کرده‌اند این بوده اســت که امروز طالبان نیز همان طالبان قبل نیســتند و با دستکم با خود واژۀ دموکراســی آشنا شــده‌اند. باید به‌صورت
واضح خدمت شــما عنوان کنم در حال حاضر حکومت جدیدی در افغانستان تشکیل نشده است و صرفا یک زعامت امنیتی وجود دارد.
در این وضعیت، طالبان تا اکنون با موجودیت رســانه‌ها مخالفتی نداشــته‌اند و در اعلامیه‌های متعددی که منتشر کرده‌اند عنوان کرده‌اند که رسانه‌ای نباید تعطیل شود، درباره آزادی بیان گفته‌اند هیچ محدودیتی تاکنون وضع نکرده‌ایم و وضع نخواهیم کرد. آن‌ها از حضور خانم‌ها در رسانه‌ها جلوگیری نکرده‌اند در حالی که در حکومت قبلی طالبان، حضور زنان در خیابان و بــازارهاب افغانستان حتا برای خرید یک نان ممنوع بود. ولی اکنــون آن‌ها حاضرند زنان نه‌تنها در نهادهای دولتی بلکه در رســانه‌ها نیز کار کنند.
(یادداشت: این دیدگاه من اکنون با روز مصاحبه متفاوت شده است)
حتی با نوع پوششــی که در دوران جمهوریت مرســوم بود نیز مخالفتی نکرده‌اند. اما اینکه در آینده چه می‌شــود قابل پیش‌بینی نیســت. اولین نکتۀ حائز اهمیت این است که طالبان هم با تعدادی از آموزه‌های دموکراســی در ســال‌های گذشته آشنا شده‌اند. اگر با همین منوال و مواضعی که طالبان در این روزها داشته‌اند و دموکراسی نسبی و آزادی‌های اجتماعی‌ای که به مردم نوید داده‌اند ادامه دهند، وضعیت ما از بســیاری از کشورهای همســایه که در حال حاضر محدودیت‌های بسیار بزرگی علیه دموکراسی وضع کرده‌اند بهتر است.

* به نظر شما کار طالبان عوامفریبی برای به دست گرفتن زمام حکومت نیست؟

پیمان: شــکل جدید طالبان برای ما ناشــناخته است. ظاهر قضیه این است که می‌توانیم به افغانستان امید داشته باشــیم. یک نکتۀ مهم این اســت که طالبان با اینکه ۳۳ ولایت افغانســتان را در دســت دارند هنوز تشکیل حکومت نداده‌اند. نظام سیاسی افغانستان هنوز شکل نگرفته است. طالبان تلاش می‌کند گروه‌های مختلف سیاسی را دور هم جمع کند و تشکیل حکومت بدهد. این‌ها مسائلی هستند که در ظاهر می‌بینیم و ما را به آیندۀ افغانستان امیدوار می‌کنند. اما مشکل اساسی اینجاست که طالبان گروهی یک‌دست نیست. در طالبان عده‌ای محافظه‌کارند و عده‌ای در ســال‌های اخیر بنیادگراتر شده‌اند. چانه‌زنی‌ها برای ایجاد محدودیت در افغانســتان در درون خود طالبان ادامه دارد. نگرانی عمدۀ ما این اســت که چهره‌های به‌شــدت بنیادگرا در چانه‌زنی‌ها موفق شوند و رهبران طالبان را مجبور به ایجاد محدودیت در افغانستان کنند. به‌ هر حال حکومت هنوز تشکیل نشده است و طالبان درصدد این هستند تا ابتدا حکومت را به صورت کانل در دست بگیرند و سپس قوانین دیگری را وضع کنند. اماچیزی که من اطمینان دارم این است که افغانستان به دهۀ هفتاد خورشیدی برنخواهدگشت.

* شـما در صحبتتـان اشـارهای کوتاه به زنان افغانسـتان کردیـد، در همین مدت حضور طالبان فشـاری به زنان خبرنگار و فعالان مدنی وارد نشـده اسـت؟

پیمان: تا اکنون‌ که با شــما صحبت می‌کنم موارد مشخصی که رسانه‌ای شــده باشد وجود ندارد. اما کارکنان خانم هنوز اجازۀ ورود به رسانه‌های دولتی یا همان تلویزیون ملی افغانستان را پیدا نکرده‌اند. امادرحوزۀ رسانه‌های خصوصی مانع کار زنان نشــده‌اند. تنها نکته‌ای که بیان کردند این بود که ما با حضور زنان مشــکلی نداریم به‌شرط این‌که درچهارچوب دین اسلام باشد.

* به نظر شما مردم دارند افغانستان را ترک می‌کنند؟

پیمان: بحث اصلی ترس اســت. در افغانستان همه می‌ترسند، چه کســی که در دولت قبل کار کرده چه کسی که در حوزۀ رســانه کار کرده اســت، یا حتی زنان خانه‌دار، همه می‌ترســند. دلیل این ترس عملکرد طالبان در دهۀ هفتاد خورشیدی است که عملکردی کاملا بنیادگرایانه داشته است و همچنین عملکرد طالبان در این ۲۰ ســال اخیر که منجر به ترسی عمیق و سبب اینَجو ترســناک حاکم بر فرودگاه شده است.
رسانه‌ها اکثرا از کابل گزارش پخش می‌کنند ولی این وضعیت منحصر به کابل نیست، در تمام ولایت‌ها اینَجو وجود دارد. متأسفانه تمام کنسولگری‌ها در سایر ولایت‌های بزرگ نظیر هرات مسدود شده‌اند و با باز شدن خدمات کنسولی یا سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها بسیاری از مردم تلاش خواهند کرد از کشور خارج شوند. در اینجا طالبان که هنوز نتوانسته‌اند اطمینان کافی در مردم ایجاد کنند که تغییر کرده‌اند وظیفه دارند به جامعه ثابت کنند که عوض‌ شده‌اند و قرار نیست به دهۀ هفتاد خورشیدی برگردند.

* طالبـان بـه چه صـورت با مـردم ارتباط داشـتهاند؟ من مصاحبـهای از یکـی از مدیران بنیادگرای یک تلویزیون افغانسـتان که مربوط به چندین سـال قبل بود خواندم. ایشان معتقد بودند وضعیت رسـانهها در افغانسـتان با اسلامسـتیزی و افغان‌سـتیزیای که دارند زمینۀ حضور طالبان را فراهم کرده اسـت و طالبان با اسـتناد به وضعیـت تلویزیونها، مخصوصاً به مردم حاشـیهتر، میخواهند بگویند وضعیت فعلی خلاف دین اسـلام اسـت و آنها را تحریک به جهـاد میکنند.

پیمان: طالبان رسانۀ رسمی نداشته‌اند، اما در شبکه‌های اجتماعی حضور طالبان قوی‌تر از حضور دولت مستقر بوده است. دوستی که شما نظر ایشان را گفتید که اشاره‌ کرده اسلام‌ستیزی در رسانه‌ها انگیزۀ طالبان را برای جهاد بیشتر کرده، از یک بُعد درست گفته و از یک بُعد دیگر نه،  ما در رسانه‌ها چیزی تحت عنوان اسلام‌ستیزی نداشتیم/نداریم. رســانه‌ها فقــط تلاش کردند بنیادگرا نباشــند. آدم‌های بنیادگرا هرگونه تعامــل نوین جهانی را به اسلام‌ســتیزی ربط می‌دهند. ۹۹ درصد مردم در افغانستان مسلمان‌اند و رسانه‌ها هیچ‌گونه تبلیغی علیه دیگر ادیان نکرده‌اند. رسانه‌های افغانستان خودشان را با تعاملات نوین جهانی وفق داده بودند، مثل نوع پوشش، بااین‌حال در رسانه‌ها هیچ خانمی را بدون روسری به عنوان مجری ندیده‌اید. بنیادگراها دموکراسی را اسلام‌ستیزی می‌دانند و با مردم‌سالاری هیچ‌گونه آشنایی ندارند و برداشت‌های آن‌ها بر اساس افکار خودشان است. اما اینکه طالبان از این موارد برای جذب عضو استفاده کرده‌اند کاملا درست است. برای مثال پخش صدای زنان و آوازخوانی آن‌ها در رسانه‌های افغانستان و کنسرت‌‌هایی که برگزار شده است هر چند در بسیاری از کشورهای اسلامی دنیا نظیر تاجیکستان و کشورهای عربی نظیر قطر و مصر این امری معمولی بوده است. طالبلن اما از این موارد در تحریک احساسات جوانان در روستا ها و ولسوالی‌های افغانستان استفاده کردند و آن‌ها را به جهاد فراخواندند.

* شـما خودتان بـه ادامۀ فعالیت در افغانسـتان فکر میکنیـد یا نه؟

پیمان: هنوز کمتر از یک هفته است که شاهد سقوط دولت جمهوری اسلامی  افغانستان بوده‌ایم و هیچ دولت دیگری در آنجا روی‌کار نیامده اســت. بسیاری از رسانه‌های دنیا و ایران ازحکومت طالبان در افغانستان صحبت می‌کنند در حالی که حکومت طالبان هنوز برپا نشده است و هیچ وزیر و دولتی وجودندارد، امارایزنی برای ایجاد دولت وجوددارد. برای تصمیم‌گیری در مورد ادامۀفعالیت من و امثال من منتظر ایجاد حکومت جدید هستیم که ببینیم آیــا اطمینان می‌دهند و بر موضع فعلی خــود می‌مانند یا نه و  آموزه‌های دموکراتیک این‌ســال‌ها وفادارخواهند ماند یا خیر. این‌ها نکاتی مهم برای ما وفردای افغانستان‌اند.

پاسخی بدهید