سیاسیون افغانستان در ۳۰۰ سال گذشته بر سر همدیگر چه آوردند؟
روایتی از خون، قدرت و رقابت در تاریخ سیاسی افغانستان (۱۷۱۵–۲۰۲۱)
در تاریخ پرچالش افغانستان، ستیز برای قدرت اغلب با مرگ، تبعید، کورسازی، زندانیسازی و حذفهای فیزیکی همراه بوده است. اگرچه گاه رنگ قومی و زبانی بر این ستیزها سایه افکنده، اما بیشتر آنها ریشه در رقابتهای قدرتطلبانه و نزاعهای سیاسی داشتهاند. در ادامه، فهرستی از وقایع کلیدی تاریخ سیاسی افغانستان طی سه قرن اخیر را مرور میکنیم.
عبدالعزیز هوتک در سال ۱۷۱۶ میلادی توسط برادرزادهاش، شاه محمود هوتک، به قتل رسید.
اسداللهخان، فرزند عبداللهخان ابدالی، در سال ۱۷۱۷ به دستور شاه محمود هوتک کشته شد.
شاه محمود هوتک در سال ۱۷۲۶ میلادی بهدست پسرکاکایش، شاه اشرف هوتک، به قتل رسید.
شاه اشرف هوتک، در سال ۱۷۲۹ بهدستور فرستادهی شاه حسین هوتک، جان سپرد.
شاه ولیخان، فیضاللهخان و جمعی از متنفذان به دستور تیمورشاه درانی کشته یا منزوی شدند.
سردار پایندهمحمدخان و یارانش در سال ۱۷۹۵ توسط شاه زمان به قتل رسیدند.
شاه زمان، در سال ۱۸۰۱ به تحریک برادرش شاه محمود و توسط عاشقخان شنواری کور گردید.
شاه شجاع در سال ۱۸۴۲ توسط مردم به قتل رسید.
رقابت میان شاه محمود و پسرش کامران، موجب انزوای شاه محمود شد.
اختلافات سیاسی میان فرزندان تیمورشاه و اولاد سردار پایندهمحمدخان از سال ۱۸۰۹ تا ۱۸۶۳ ادامه داشت.
فتحخان در سال ۱۸۱۷ به دستور شاه کامران کور و سپس کشته شد.
امیر دوستمحمدخان سالها با برادرانش درگیر جنگ قدرت بود.
سلطان احمدخان، برادرزاده و داماد دوستمحمدخان، بر سر تسخیر هرات با وی به رقابت پرداخت.
امینالله خان لوگری و دیگر آزادیخواهان از سوی دوستمحمدخان از قدرت کنار گذاشته شدند.
شیرعلیخان میان سالهای ۱۸۶۳ تا ۱۸۶۷ با برادرانش بر سر قدرت درگیر بود.
محمدامینخان و محمدعلیخان در نبرد قندهار کشته شدند.
یعقوبخان بر ضد پدرش شیرعلیخان بغاوت کرد و سپس زندانی شد.
عبدالرحمانخان طی بیست سال سلطهاش، صدها مخالف را کشت یا تبعید کرد.
سردار محمدایوبخان، فاتح میوند، رقیب سرسخت عبدالرحمانخان بود.
محمداعظمخان بهدلیل رقابت با عبدالرحمانخان به تبعید رفت و در آنجا درگذشت.
منورین ضدانگلیسی به دستور عبدالرحمان تبعید شدند.
محمدسرور واصف و یارانش توسط حبیباللهخان اعدام شدند.
حبیباللهخان در سال ۱۹۱۹ توسط حزب سری دربار در لغمان کشته شد.
سردار نصرالله در همان سال توسط اماناللهخان محبوس شد.
اختر محمدخان ملای لنگ و مستوفیالممالک توسط اماناللهخان کشته شدند.
حبیبالله کلکانی پس از تسلط بر کابل، شماری از شاهزادگان، قاضیان و مقامهای درانی را اعدام کرد.
خود حبیبالله کلکانی و یارانش بهدست نادرخان تیرباران شدند.
نادرخان و برادرش هاشمخان صدها تن از روشنفکران، آزادیخواهان و متنفذین قومی را تبعید یا زندانی کردند.
عبدالخالق هزاره، قاتل نادرخان، همراه خانوادهاش اعدام شد.
سردار داوودخان برای رسیدن به صدارت، با شاهمحمودخان وارد رقابت شد.
عبدالملک عبدالرحیمزی و یارانش بهدستور داوودخان زندانی شدند.
داوودخان در سال ۱۹۷۳ با کودتا، ظاهرشاه را از سلطنت برکنار کرد.
هاشم میوندوال و دیگر چهرههای سیاسی، در دوران داوودخان کشته یا زندانی شدند.
در ۲۷ اپریل ۱۹۷۸، داوودخان و ۱۷ تن از اعضای خانوادهاش در یک کودتا کشته شدند.
نورمحمد ترهکی توسط شاگردش حفیظالله امین خفه شد.
حفیظالله امین سپس در کودتای نیروهای شوروی کشته شد و ببرک کارمل بر تخت نشست.
کارمل توسط نجیبالله کنار گذاشته شد.
شهنواز تنی علیه نجیبالله کودتا کرد.
نجیبالله پس از سقوط کابل توسط طالبان به دار آویخته شد.
تنش میان خلق و پرچم بارها به خونریزی درونحزبی انجامید.
جنگ میان مجاهدين هزاران کشته بر جای گذاشت.
جنگهای داخلی مجاهدین (۱۹۹۲–۲۰۰۰) کابل را به ویرانه بدل ساختند.
طالبان ۲۰ سال جنگیدند و نظام جمهوری را سقوط دادند.
این روایت، تنها بخشی از واقعیت تلخ سیاست در افغانستان است. سیاستی که در آن بیشتر، زبان گفتوگو با گلوله بسته شده و سهم بسیاری از بازیگرانش، خون و تبعید و زوال بوده است. اکنون از خوانندهگان آگاه و فرهیخته انتظار میرود، با نگاهی واقعبینانه و مبتنی بر منابع معتبر تاریخی، به این پرسش بنیادین پاسخ دهند:
💬 نظر شما برای ما ارزشمند است
اگر دیدگاهی، نکتهای یا نقدی درباره این مطلب دارید، لطفاً آن را با ما و دیگر خوانندهگان در میان بگذارید.
از کادر زیر میتوانید دیدگاهتان را بنویسید.