کتاب «حماسه‌سرایی در افغانستان» بازتابی عمیق از فرهنگ مقاومت و ایستادگی ملت افغانستان در برابر تجاوز خارجی است. نویسنده این کتاب، محمد یوسف قوام احراری، با نگاهی پژوهشگرانه و متعهدانه، کوشیده است تا ادبیات حماسی دوران جهاد را به‌عنوان سندی تاریخی و فرهنگی گردآوری کند. احراری که از چهره‌های پرکار فرهنگی دوران جهاد در هرات بوده و در مستند «تصاویر سرگردان» نیز بخشی از فعالیت‌های فرهنگی‌اش در دوران جهاد بازتاب یافته، این کتاب را به مثابه مأموریتی مقدس تدوین کرده است؛ مأموریتی برای حفظ و انتقال حافظه جمعی یک ملت.

کتاب از چند بخش کلیدی تشکیل شده است. بخش اول به پیشینه تاریخی حماسه‌سرایی می‌پردازد و با رجوع به نمونه‌هایی از تاریخ ادبیات فارسی دری مانند شاهنامه فردوسی، عنصری بلخی، و شاهنامه هاتفی، نشان می‌دهد که سنت حماسه‌سرایی در افغانستان سابقه‌ای طولانی و ریشه‌دار دارد. این بخش اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا خواننده را با بستر تاریخی و فرهنگی آماده می‌سازد.

بخش‌های بعدی به سروده‌ها و چکامه‌های دوران جهاد مردم افغانستان علیه شوروی اختصاص دارند. احراری با دقت و وسواس این اشعار را از دل کتاب‌ها و اوراقی که در سنگرها، جبهات، مدارس، مساجد و حتی از یادداشت‌های مخفی سروده شده‌اند، گردآوری کرده است. این اشعار آیینه‌ای از رنج، شجاعت، فداکاری و آرمان‌های نسل جهاد هستند؛ نسلی که در برابر یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های نظامی جهان ایستاد و با ایمان و اراده، تاریخ‌ساز شد.

نمونه‌های شعری و تحلیل زبانی

برای درک بهتر محتوای کتاب، باید به نمونه‌هایی از اشعار توجه کنیم. بسیاری از اشعار، سرشار از تصاویر بکر و زنده‌اند:

«دست خونین شهیدان، پرچم بر خاک نیفکند» یا «سنگر مردان حق، دژ ایمان و غیرت.» این زبان، زبان مردمانی است که میان مرگ و زندگی، امید را برگزیده‌اند.

زبان شعرها ساده و بی‌پیرایه است؛ هیچ‌گونه تزئینات مصنوعی در آن دیده نمی‌شود. این سادگی خود یک پیام است: پیام اصالت، صداقت و بی‌واسطگی. شاعرانی که در جبهه‌ها شعر می‌سرودند، دغدغه زیبایی‌شناسی یا تکلف ادبی نداشتند؛ آن‌ها می‌خواستند با زبان شعر، همدل و هم‌پیمان برای ادامه نبرد باشند.

احراری را من بیش از دو دهه است که می‌شناسم، او فقط یک گردآورنده نیست؛ او یک مبارز فرهنگی است. کافی است به فعالیت‌های فرهنگی او نگاهی بیندازیم و متوجه شویم که او با خطرپذیری بالا، بارها نوشته‌ها، تصاویر و عکس و یادداشت‌هایی را از دل خطرها بیرون کشیده و حفظ کرده است. روایت‌هایی از پنهان کردن دست‌نوشته‌ها در خریطه‌های دوخته‌شده، جاسازی میان وسایل شخصی و حتی حفظ اشعار در حافظه، نشان از عزم و اراده‌ای دارد که فراتر از یک وظیفه عادی فرهنگی است.

کتاب‌سازی و چاپ در دوران جنگ آسان نبود. احراری روایت می‌کند که چگونه با دستگاه‌های ساده و ابتدایی مانند ماشین گِستتنر، اشعار را چاپ و در میان مردم و مهاجران توزیع می‌کرده‌اند. این‌ها بخشی از تاریخ نامرئی مقاومت است؛ تاریخی که نه در سلاح و نبرد نظامی، بلکه در قلم و کلمه بازتاب یافته است.

این کتاب حامل چندین پیام اصلی است. نخست، تأکید بر نقش هنر و ادبیات در مبارزه ملی. دوم، حفظ حافظه تاریخی و پرهیز از فراموشی. سوم، نشان دادن این نکته که جهاد فقط یک حرکت نظامی نبوده، بلکه یک پویش فرهنگی ـ اجتماعی نیز بوده است.

احراری به‌خوبی نشان می‌دهد که اشعار حماسی، چه آن‌هایی که توسط شاعران معروف نوشته شده‌اند و چه آن‌هایی که از دل مردم عادی برآمده‌اند، همگی یک نقش کلیدی داشته‌اند: تزریق امید، مقاومت و استمرار مبارزه. این اشعار همانند خون در رگ‌های جهاد جریان داشته‌اند و روحیه‌بخش بوده‌اند.

یکی از نقاط قوت کتاب این است که پیوندی میان ادبیات حماسی کلاسیک و ادبیات مقاومت معاصر برقرار می‌کند. احراری نشان می‌دهد که همان روحی که در شاهنامه فردوسی یا قصاید عنصری و دقیقی جریان داشته، در شعرهای دوران جهاد نیز جاری است. با این تفاوت که در شعرهای معاصر، تجربه عینی و ملموس جنگ و مقاومت حضور دارد؛ تجربه‌ای که فاصله‌ای میان شعر و واقعیت باقی نمی‌گذارد.

یکی از بخش‌های جالب کتاب، توجه به حضور زنان شاعر و فرهنگی در جبهه‌های فرهنگی مقاومت است. نام‌هایی مانند مریم بابری، صاعقه احراری و دیگر زنان شاعر، نشان می‌دهد که مبارزه و مقاومت یک عرصه جنسیتی نبوده و زنان افغانستان در کنار مردان، نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده‌اند. اشعار زنان، حامل نگاهی از درون خانه‌ها و دل‌های مادران، همسران و خواهرانی است که رنج، امید و فداکاری را در سکوتی پرغرور زیسته‌اند.

زبان نویسنده در مقدمه‌ها و تحلیل‌ها، زبانی صمیمی اما دقیق است. او از زبانی پرطمطراق یا متکلف دوری کرده و تلاش کرده است خواننده را به قلب ماجرا ببرد. روایت‌های شخصی او از دوران جمع‌آوری اشعار و خطرهایی که تحمل کرده، به متن جان می‌بخشد و آن را از یک کتاب صرفاً گردآورده‌شده به یک اثر زنده و پرشور تبدیل می‌کند.

کتاب برای پژوهشگران حوزه تاریخ معاصر افغانستان، ادبیات مقاومت و فرهنگ جهادی، منبعی بی‌بدیل است. همچنین برای نسل جوان، یادآور روزهایی است که فرهنگ و ادبیات، نه یک سرگرمی یا تجمل، بلکه سلاحی برای بقا و هویت بود. این کتاب به جوانان می‌آموزد که زبان و کلمه چقدر می‌تواند نیرومند و الهام‌بخش باشد.

کتاب «حماسه‌سرایی در افغانستان» نشان می‌دهد که این اثر به تنهایی گردآوری اشعار شاعران دوران جهاد نیست، کما اینکه شبیه یک پروژه فرهنگی است که روایت‌هایی را دل جنگ و نابسامانی به نسل امروز دست به دست می کند.

محمد یوسف قوام احراری با کار سترگ خود، بخشی از حافظه ملت افغانستان را برای همیشه ثبت کرده است. این کتاب سندی از مقاومت و عشق به وطن است. سندی که باید با دقت خوانده شود و از آن آموخت.

با کسب اجازه از خود ایشان، اکنون کتاب را برای دانلود در دسترس عموم خوانندگان محترم و علاقه‌مندان قرار می دهم

دانلود کتاب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

WP Radio
WP Radio
OFFLINE LIVE
Verified by MonsterInsights