ارزهای دیجیتالی چهرهای فریبنده دارند؛ اما پشت این چهره، تاریکیای پنهان شده که میتواند فرد، جامعه و اقتصاد را به نابودی بکشاند. در ادامه، فقط و فقط دلایل قاطع برای پرهیز مطلق از رمزارزها ذکر میشود، بدون هیچ توصیف مثبت:
• بیش از ۹۵ درصد پروژههای رمزارزی عملاً کلاهبرداری ساختاریافتهاند و هیچ پشتوانهای ندارند. مؤسسان آنها اغلب ناشناساند و پس از جمعآوری پول، ناپدید میشوند.
• نوسانات رمزارزها مرگبار است. ممکن است دارایی شما در عرض چند دقیقه به خاکستر تبدیل شود. هیچ بازاری تا این اندازه بیثبات نیست.
• هزاران نفر سرمایه زندگیشان را در بازار رمزارز از دست دادهاند و بسیاری به افسردگی، ورشکستگی و حتی خودکشی رسیدهاند.
• رمزارزها ابزار اصلی تراکنشهای مجرمانهاند: خرید اسلحه، مواد مخدر، پورنوگرافی کودکان، قاچاق انسان و تروریسم.
• تراکنشهای رمزارزی خارج از هرگونه نظارت قانونی و بانکی انجام میشود. هیچ راه پیگیری حقوقی برای ضررها وجود ندارد.
• در صورت فراموشی رمز کیف پول، کل سرمایه برای همیشه از بین میرود و هیچ بازیابی ممکن نیست.
• استخراج بیتکوین و رمزارزهای مشابه مصرف انرژیای دارد که از مصرف کل برخی کشورها بیشتر است و اثرات فاجعهبار زیستمحیطی دارد.
• بازار رمزارز ساختاری شبیه قمار دارد و اعتیاد روانی ایجاد میکند. کاربران مدام درگیر چککردن قیمت، اضطراب و رفتارهای وسواسگونه میشوند.
• این بازار بهطور عمده توسط «نهنگها» و میلیاردرهایی کنترل میشود که با یک حرکت، میلیونها نفر را نابود مالی میکنند.
• تبلیغات رمزارزی در کشورهای بحرانزده، فقر را گسترش داده است. مردم ناآگاه با آرزوی ثروت، بدبختتر شدهاند.
• رمزارزها امکان فرار مالیاتی گسترده را برای سرمایهداران فراهم کردهاند و باعث افزایش فشار مالی بر مردم عادی شدهاند.
• برخی دولتها با ورود ناآگاهانه به بازار رمزارز، سرمایههای عمومی را از دست دادهاند و بحران اقتصادی داخلی ایجاد کردهاند.
• رمزارزها محمل انواع تئوریهای توطئهاند که انسجام اجتماعی را تضعیف میکنند. از انکار بانکها تا تشویق به بیاعتمادی عمومی.
• حتی پروژههای ظاهراً معتبر رمزارزی، هیچ کاربرد مشخصی در زندگی واقعی ندارند و بیشتر آنها بهعنوان «سرمایهگذاری روی هیچ» تعریف میشوند.
• درصد بسیار کمی از فروشگاهها یا شرکتها رمزارز میپذیرند. کاربرد آنها در زندگی روزمره نزدیک به صفر است.
• بسیاری از رمزارزها صرفاً بهدلیل تبلیغات چهرههای مشهور رشد کردهاند و سرمایهگذاران آن پس از افت قیمت، بیپناه ماندهاند.
• میلیونها نفر بهخاطر اعتماد به توییت یا تبلیغ یک اینفلوئنسر، تمام پساندازشان را از دست دادهاند.
• هیچ ارز دیجیتالی نتوانسته سه کارکرد اصلی پول را بهدرستی ایفا کند: ذخیره ارزش، معیار سنجش و وسیله پرداخت.
• دولتها یکییکی به ممنوعیت، محدودسازی یا جرمانگاری استفاده از رمزارزها روی آوردهاند؛ زیرا آن را تهدیدی علیه ثبات ملی میدانند.
• در نهایت، حضور در دنیای رمزارز چیزی نیست جز بازی با آتش، آنهم بدون هیچ تضمینی برای بقا.
دوری از ارزهای دیجیتالی، تصمیمی عقلانی، آگاهانه و ضروری برای نجات فرد و جامعه از یکی از بزرگترین فریبهای تاریخ اقتصاد است.
💬 نظر شما برای ما ارزشمند است
اگر دیدگاهی، نکتهای یا نقدی درباره این مطلب دارید، لطفاً آن را با ما و دیگر خوانندهگان در میان بگذارید.
از کادر زیر میتوانید دیدگاهتان را بنویسید.