در دنیای امروز، صنعت مشاوره انگیزشی به یک تجارت میلیارد دلاری تبدیل شده است؛ اما این تجارت نه بر اساس صداقت، بلکه بر اساس توهم، فریب و سوءاستفاده از درد انسان‌ها بنا شده است. در این مقاله، بدون هیچ اغراقی، فقط و فقط به نقد ساختار این صنعت دروغین پرداخته می‌شود:
• مشاوران انگیزشی اغلب هیچ تحصیلات روان‌شناسی یا تخصص درمانی ندارند، اما ادعای درمان افسردگی، ترس و بی‌هدفی می‌کنند.
• سخنرانی‌های آن‌ها مملو از شعارهای توخالی و کلیشه‌هایی است که هیچ کاربرد واقعی در زندگی ندارد. جملاتی مانند «تو می‌تونی»، «همه‌چیز از ذهن شروع می‌شه» یا «کائنات بهت برمی‌گردونه» فقط ابزار فریب است.
• این مشاوران با ساختن داستان‌های جعلی از فقر و شکست‌های گذشته‌شان، خود را قهرمان‌هایی شکست‌ناپذیر جلوه می‌دهند؛ در حالی که اغلب آن داستان‌ها ساخته‌ی ذهن خلاق‌شان است.
• فروش پکیج‌های انگیزشی یکی از شگردهای اصلی سودآوری آن‌هاست؛ پکیج‌هایی که نه تضمینی دارند و نه بازدهی مشخص.
• از انسان‌های دردمند به‌عنوان بازار مصرف استفاده می‌شود؛ کسی که افسرده است، بیکار است یا از شکست عشقی رنج می‌برد، شکار ایده‌آل این کلاه‌برداران است.
• مخاطب با تصور این‌که «مشکل از خودم است» وارد چرخه‌ای از سرزنش، شرم و شکست می‌شود. هر بار که نتیجه نمی‌گیرد، بیشتر به مشاور وابسته می‌شود.
• این افراد با مصادره‌ی مفاهیم عمیق مانند عرفان، موفقیت، معنویت یا رشد شخصی، آن‌ها را به محصولات تجاری تقلیل می‌دهند و به فروش می‌رسانند.
• برگزاری سمینارهای پر زرق و برق با نور و صدا، موسیقی هیجانی، کف زدن‌های جمعی و اشک‌های نمایشی، ابزاری برای هیپنوتیزم جمعی است؛ نه آگاهی‌بخشی واقعی.
• بسیاری از این افراد در واقع بازیگران خوبی‌اند، نه مربیان واقعی؛ بازیگرانی که فقط نقش موفقیت را ایفا می‌کنند تا جیب‌ها را خالی کنند.
• اگر به زندگی شخصی‌شان نگاه کنید، از سلامت روان، روابط سالم یا آرامش درونی خبری نیست. آن‌چه می‌فروشند، خودشان ندارند.
• موفقیت واقعی را به قالبی قابل خرید و بسته‌بندی‌شده تقلیل داده‌اند. در حالی‌که موفقیت، راهی فردی، دشوار و بدون نسخه آماده است.
• این مشاوران، احساس گناه ایجاد می‌کنند: «اگر موفق نیستی، چون نخواستی!» این جمله، ظالمانه‌ترین فریب روانی برای قربانی است.
• آن‌ها هیچ مسئولیتی در قبال پیامدهای حرف‌هایشان ندارند. اگر کسی ورشکسته یا افسرده شد، فقط گفته می‌شود: «در مسیر رشد باید رنج بکشی.»
• افراد زیادی به دلیل پیروی کورکورانه از توصیه‌های انگیزشی، شغل خوب را رها کرده‌اند، سرمایه‌شان را از دست داده‌اند یا روابط‌شان را نابود کرده‌اند.
• در نهایت، تمام این صنعت بر این ایده بنا شده که: «تو به من نیاز داری!» تا ابد باید پول بدهی، وگرنه به موفقیت نمی‌رسی.
صنعت مشاوره انگیزشی، نه درمانگر روح، بلکه عامل تشدید سرخوردگی و ناامیدی است. باید آن را شناخت، افشا کرد و دوری گزید.
💬 نظر شما برای ما ارزشمند است
اگر دیدگاهی، نکته‌ای یا نقدی درباره این مطلب دارید، لطفاً آن را با ما و دیگر خواننده‌گان در میان بگذارید.
از کادر زیر می‌توانید دیدگاهتان را بنویسید.
