در دنیایی که مرزها هر روز سختتر میشوند و رویای عبور از آنها پرهزینهتر، همچنان مردمان زیادی بار سفر میبندند؛ به امید آرامشی که پشت دروازههای اروپا انتظارشان را میکشد. اما در میان تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا، چرا بیشترین نگاهها به سوی آلمان است؟ این پرسش، تنها به اقتصاد قوی یا خدمات اجتماعی خلاصه نمیشود؛ بلکه مجموعهای از عوامل پیچیده، تاریخی، فرهنگی و روانی دست به دست هم دادهاند تا آلمان، برای بسیاری، سرزمین وعده باشد.
نظم آهنین و رفاه انسانی
جاذبههایی فراتر از نان شب
برای درک علاقهی جهانیان به مهاجرت به آلمان، باید نخست به آنچه این کشور ارائه میدهد نگاه کرد: اقتصادی نیرومند با نرخ بیکاری پایین (در حدود ۵.۸ درصد در سال ۲۰۲۴ – منبع: Statistisches Bundesamt)، بیمههای اجتماعی گسترده، آموزش رایگان، زیرساختهای حملونقل پیشرفته، امنیت اجتماعی بالا و خدمات درمانی همگانی. همهی اینها، چنانکه در گزارش سالانهی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نیز آمده، آلمان را در زمرهی کشورهای با بالاترین شاخص کیفیت زندگی قرار داده است.
اما مهاجرت فقط پاسخ به نیازهای فیزیکی نیست؛ نوعی امید روانی است. مهاجران اغلب کشور خود را ترک نمیکنند برای اینکه آلمان خوب است؛ بلکه برای اینکه وطنشان دیگر قابلتحمل نیست. این نکتهای است که جامعهشناس فرانسوی Didier Fassin در پژوهش خود دربارهی پناهجویان خاورمیانهای در اروپا (۲۰۲۲، دانشگاه پرینستون) تأکید میکند.
فراتر از اعداد و نمودارها
چهرهی انسانیِ مهاجرت
آلمان در سال ۲۰۱۵، با پذیرش بیش از یک میلیون پناهجو، نقطهی عطفی را در سیاست مهاجرتی خود رقم زد. این تصمیم تاریخی، نه تنها نگاه جهانیان را به این کشور تغییر داد، بلکه موجی از اعتماد را در میان جوامع آسیبدیده بهوجود آورد. در گزارشی از مجله اشپیگل (۲۰۲۱) آمده است:
«برای بسیاری از مهاجران، آلمان تنها یک کشور نیست، بلکه مفهومی است از نظم، کرامت انسانی، و آیندهای ممکن.»
اما این تصویر، چنانکه منتقدان هشدار میدهند، گاه بیش از حد آرمانیست. آلمان با چالشهایی چون نژادپرستی پنهان، رشد احزاب راستگرا مانند AfD، و تبعیض در بازار کار نیز روبهروست. دکتر یاسمین السعید، استاد علوم سیاسی در دانشگاه بوخوم، در مقالهای (۲۰۲۳) هشدار میدهد که:
«اگر سیاستهای مهاجرتی بهجای ادغام، تنها به جذب نیروی کار محدود شوند، جامعه در بلندمدت با گسست فرهنگی روبهرو خواهد شد.»
آموزش رایگان یا میدان رقابت؟
سایهروشن تحصیل در آلمان
نظام آموزشی رایگان در آلمان، بهویژه در دانشگاههای دولتی، یکی از انگیزههای مهم مهاجرت جوانان است. از دانشگاه فنی مونیخ گرفته تا هایدلبرگ و فرایبورگ، فرصتهایی بینظیر برای تحصیل رایگان به زبان انگلیسی در مقاطع عالی فراهم است. اما این میدان پرزرقوبرق، همیشه هم عادلانه نیست. بسیاری از دانشجویان خارجی با مشکلاتی چون فشار روانی، تنهایی و نداشتن شبکههای پشتیبان روبهرو میشوند. در پژوهشی از دانشگاه هومبولت برلین (۲۰۲۲) آمده:
«افزایش نرخ ترکتحصیل در میان دانشجویان مهاجر، گاه نه بهخاطر ناتوانی علمی، بلکه بهدلیل شکافهای فرهنگی و اجتماعیست.»
آلمان، رؤیایی رسانهای یا واقعیتی پیچیده؟
نقش روایتها و خیال جمعی
در بسیاری از کشورها، آلمان از خلال داستانهای مهاجرانی که موفق شدهاند، شناخته میشود. فیلمهایی از بازگشت با لباسهای برند، تصاویری از خیابانهای تمیز، عکسهایی از کارت بیمه و مدارک دانشگاهی، در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود. این بازنماییها، اگرچه واقعیاند، اما تمام حقیقت نیستند. در واقع، گاه مهاجر موفق، همان کسیست که سکوت کرده و تنهاییاش را فریاد نزده است.
روانشناس مهاجرت، مارکوس شِفِر، در گفتوگو با رادیو NDR (۲۰۲۳) اشاره میکند:
«تصویر مهاجرت موفق، اغلب از فیلترهای سکوت عبور کرده است. روایتهایی که شنیده نمیشوند، شاید صادقانهترند.»
سرانجامی که نهایی نیست
پرسشی که همچنان باز است
با همهی آنچه گفته شد، شاید مهاجرت به آلمان نه یک انتخاب مطلق، بلکه کمتر بد بودن یک گزینه باشد. این کشور در بسیاری از زمینهها سرآمد است، اما بدون شک چالشهایی نیز دارد که مهاجر را در مسیر خود بارها به تأمل و بازاندیشی وامیدارد. و شاید مهمترین پرسش نه آن است که «چرا همه میخواهند به آلمان بروند»، بلکه این باشد که: چه میشود که یک انسان، سرزمین، زبان، تاریخ، و ریشهاش را رها میکند و دل به جایی میسپارد که تا دیروز حتی در خواب هم نرفته بود؟
💬 نظر شما برای ما ارزشمند است
اگر دیدگاهی، نکتهای یا نقدی درباره این مطلب دارید، لطفاً آن را با ما و دیگر خوانندهگان در میان بگذارید.
از کادر زیر میتوانید دیدگاهتان را بنویسید.