خلاصه کتاب

خلاصه کتاب «و آنگاه هیچ‌کس نماند» اثر آگاتا کریستی

کتاب «و آنگاه هیچ‌کس نماند» نوشته آگاتا کریستی، یکی از برجسته‌ترین رمان‌های معمایی جهان است که برای اولین بار در سال 1939 منتشر شد. این رمان داستان ده غریبه را روایت می‌کند که به دلایل مختلف به جزیره‌ای دورافتاده به نام «جزیره سرباز» دعوت می‌شوند، اما به زودی متوجه می‌شوند که هر کدام از آن‌ها به جرمی متهم شده‌اند و باید با پیامدهای اعمال گذشته‌شان مواجه شوند.

بخش اول: ورود به جزیره

دعوت مرموز: داستان با سفر شخصیت‌های مختلف به جزیره آغاز می‌شود. هر کدام از مهمانان به نحوی به این جزیره دعوت شده‌اند؛ از جمله ورا کلایتورن، یک معلم؛ فیلیپ لومبارد، سرباز مزدور؛ امیلی برنت، یک پیرزن مذهبی؛ و قاضی وارگریو، یک قاضی بازنشسته. آن‌ها به محض ورود متوجه می‌شوند که میزبانشان، شخصی به نام آقای اُون، در جزیره حضور ندارد و تنها دو خدمتکار، آقای و خانم راجرز، آنجا هستند.

لطفا کانال یوتیوب چهارسو را سبسکرایب کنید تا به جالب‌ترین ویدئوهای آموزشی دسترسی داشته باشید.

اتهامات و اولین مرگ: پس از شام، یک صدای ضبط شده از گرامافون پخش می‌شود که هر یک از مهمانان را به جرمی متهم می‌کند که در گذشته مرتکب شده‌اند. بلافاصله پس از این اتهامات، یکی از مهمانان به نام آنتونی مارستون، که به کشتن دو کودک در یک تصادف متهم شده بود، پس از نوشیدن سیانید می‌میرد. این حادثه همزمان با نخستین خط شعر «ده سرباز کوچک» است که در هر اتاق آویزان شده و مضمون هر خط آن، مرگ یک سرباز است.

بخش دوم: افزایش تنش و مرگ‌ها

مرگ‌های پی در پی: صبح روز بعد، خانم راجرز مرده پیدا می‌شود. مهمانان متوجه می‌شوند که در هر بار مرگ، یکی از مجسمه‌های کوچک سرباز روی میز ناپدید می‌شود. ترس و وحشت در بین مهمانان گسترش می‌یابد و آن‌ها تلاش می‌کنند تا هویت قاتل را بیابند، اما هیچ سرنخی پیدا نمی‌کنند. به تدریج، ژنرال مک‌آرتور، آقای راجرز، و امیلی برنت نیز به قتل می‌رسند.

تشدید بحران: با مرگ هر یک از مهمانان، تنش و بی‌اعتمادی بین باقی‌مانده‌ها افزایش می‌یابد. آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که قاتل باید یکی از خودشان باشد. قاضی وارگریو، که به نظر می‌رسد بیشترین کنترل را بر اوضاع دارد، به طرز مرموزی کشته می‌شود. سپس، دکتر آرمسترانگ ناپدید می‌شود و جسدش در ساحل پیدا می‌شود. باقی‌مانده‌ها شامل ورا کلایتورن و فیلیپ لومبارد هستند که هر یک دیگری را به قتل‌ها متهم می‌کند.

بخش سوم: پایان بی‌رحمانه

آخرین مرگ‌ها و راز نهایی: ورا و فیلیپ در نهایت به هم حمله می‌کنند و ورا موفق می‌شود فیلیپ را با شلیک گلوله بکشد. او که به شدت تحت تأثیر روانی قرار گرفته، به اتاق خود می‌رود و طنابی را که برایش آماده شده می‌بیند. با به یاد آوردن آخرین خط شعر، خود را حلق‌آویز می‌کند. پلیس که بعدها به جزیره می‌رسد، متوجه می‌شود که همه مرده‌اند و معمای مرگ‌ها برایشان حل نشده باقی می‌ماند.

افشای راز: در اپیلوگ، نامه‌ای در بطری پیدا می‌شود که توسط قاضی وارگریو نوشته شده است. او اعتراف می‌کند که به دلیل عشق به عدالت و تمایل به کشتن، این طرح را پیاده کرده است. او با کمک دکتر آرمسترانگ مرگ خود را جعل کرده بود تا بتواند به بقیه دست یابد و در نهایت خودکشی کرد تا معما کامل شود.

منابع:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

WP Radio
WP Radio
OFFLINE LIVE